responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 126

حكمى است كه به خدا افتراء بسته‌اند، و شق سوم ندارد.

علاوه بر اين مشركين احكامى را كه بدعت نهاده و در بين خود باب كرده بودند به خداى سبحان نسبت مى‌دادند و مى‌گفتند اين احكام احكام خدا است، هم چنان كه قرآن كريم به اين معنا اشاره نموده و مى‌فرمايد:(وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها)[1].

(وَ ما ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيامَةِ ...) از آنجا كه پاسخ از استفهام سابق كه پرسيد:(آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ) از مورد كلام معلوم بود، و آن اين بود كه: نه، خداى تعالى به آنان اذن نداده بلكه به خدا افتراء بسته‌اند، اينك در آيه مورد بحث و عاقبت امر اين پاسخ را بيان مى‌كند، مى‌فرمايد:

افتراء بستن به خداى تعالى به حكم بداهت عقلى از گناهان بزرگ است، و قهرا اثر بدى خواهد داشت. و يا از باب تهديد مى‌فرمايد: اينها كه بر خداى تعالى افتراء مى‌بندند فكر مى‌كنند چه وضعى در قيامت دارند ؟

و اما جمله‌(إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ)، شكايت و عتابى است كه بوسيله آن اشاره شده به عادت نكوهيده مردم، كه بيشترشان نعمت‌هاى الهى را كفران مى‌كنند، و در مقابل عطيه و نعمتى كه او به آنان ارزانى داشته شكر نمى‌گزارند. و منظور از فضل در اين جمله همان عطيه الهى است، چون گفتگو در باره رزقى بود كه خدا براى بشر نازل كرده و رزق هم فضل است، و اينكه مردمى پاره‌اى از عطاياى خداى تعالى را بر خود حرام كرده‌اند، كفران آن نعمت و بجا نياوردن شكر آن است.

و با برگشتن ذيل آيه به صدر آن، افتراء بر خداى تعالى از مصاديق كفران نعمت خدا مى‌شود، و معناى آن چنين مى‌شود: خداى تعالى داراى فضل و عطاء بر مردم است. و ليكن بيشتر مردم كفرانگر نعمت و فضل اويند، بنا بر اين آنها كه نعمت خدا و رزق او را كفران نموده، از باب كفرانگرى نعمت و فضل اويند، بنا بر اين آنها كه نعمت خدا و رزق او را كفران نموده، از باب كفرانگرى، پاره‌اى از عطاياى او را بر خود حرام مى‌كنند، و اين تحريم را به خدا افتراء مى‌بندند فكر مى‌كنند در قيامت چه وضعى خواهند داشت؟

(وَ ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً ...) راغب گفته: كلمه شان به معناى حال و امرى است كه بر وفق و به صلاحيت پيش‌


[1] و چون عمل زشتى مرتكب مى‌شوند( در پاسخ كسى كه مى‌پرسد: چرا چنين مى‌كنيد؟) مى‌گويند: پدران خود را بر اين رسم يافتيم، و خدا هم همين طور دستورمان داده. سوره اعراف، آيه 28

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 126
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست