نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 75
آموختيم، تلاوت
مىكنند.[1]* مؤلف:
اين دو روايت مبنى بر اين هستند كه انفاق، اعم از انفاق مالى باشد، و همين طور هم
هست، هم چنان كه قبلا گفتگويش گذشت.
بحث فلسفى
[ (پيرامون اعتماد به غير ادراكات حسى و پاسخ به دانشمندان حسگرا)]
در اين بحث
پيرامون اين معنا گفتگو داريم، كه آيا جائز است انسان بر غير از ادراكهاى حسى،
يعنى بر مبانى عقلى اعتماد كند، يا نه؟ و اين مسئله خود يكى از مسائلى است كه
معركه آراء دانشمندان غربى اخير قرار گرفته، و روى آن از دو طرف حرفها زدهاند،
البته همانطور كه گفتيم متاخرين از دانشمندان غرب روى آن ايستادگى كردهاند، و گر
نه بيشتر قدماء و حكماى اسلام، فرقى ميان ادراكات حسى و عقلى نگذاشته، هر دو را
مثل هم جائز دانستهاند.
بلكه
گفتهاند: كه برهان علمى شانش اجل از آنست كه پيرامون محسوسات اقامه شود، اصلا
محسوسات را بدان جهت كه محسوسند شامل نميشود.
در مقابل،
بيشتر دانشمندان غرب، و مخصوصا طبيعىدانهاى آنان، بر آن شدهاند كه اعتماد بر غير
حس صحيح نيست، باين دليل كه مطالب عقلى محض، غالبا غلط از آب در مىآيد، و براهين
آن بخطا مىانجامد، و معيارى كه خطاى آن را از صوابش جدا كند، در دست نيست، چون
معيار بايد حس باشد، كه دست حس و تجربه هم بدامن كليات عقلى نمىرسد، و چون سر و
كار حس تنها با جزئيات است، و وقتى اين معيار بان براهين راه نداشت، تا خطاى آنها
را از صوابش جدا كند، ديگر بچه جرأت ميتوان بان براهين اعتماد كرد؟! بخلاف
ادراكهاى حسى، كه راه خطاى آن بسته است، براى اينكه وقتى مثلا يك حبه قند را
چشيديم، و ديديم كه شيرين است، و اين ادراك خود را دنبال نموده، در ده حبه، و صد
حبه و بيشتر تجربه كرديم، يقين مىكنيم كه پس بطور كلى قند شيرين است، و اين
دركهاى ذهنى چندين باره را در خارج نيز اثبات مىكنيم. اين دليل غربىها است، بر
عدم جواز اعتماد بر براهين عقلى، اما دليلشان عليل، و مورد اشكال است، آنهم چند
اشكال.
اول اينكه
همه مقدماتى كه براى بدست آوردن آن نتيجه چيدند مقدماتى بود عقلى، و غير حسى پس آقايان
با مقدماتى عقلى، اعتماد بر مقدمات عقلى را باطل كردهاند، غافل از آنكه اگر اين
دليلشان صحيح باشد، مستلزم فساد خودش ميشود.
دوم اينكه
غلط و خطاء در حس، كمتر از خطاء در عقليات نيست، و اگر باور ندارند بايد تا