نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 606
ميدهد، و مىفرمايد:
((اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ)، اللَّه آفريدگار هر چيزى است)[1]، و نيز مىفرمايد: ((ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ، لا إِلهَ إِلَّا
هُوَ، خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ)، با شما
هستم، اللَّه پروردگار شما است كه آفريدگار هر چيز است، معبودى جز او نيست)[2]، و نيز فرموده: ((أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ)، آگاه باشيد، خلقت و امر همه از آن او است)[3]، و نيز فرموده: ((لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي
الْأَرْضِ)، آنچه در آسمانها و آنچه
در زمين است از آن او است[4]، پس هر موجودى
كه كلمه (چيز- شىء) بر آن صادق باشد، مخلوق خدا و منسوب به او است، البته به
نسبتى كه لايق ساحت قدس و كمالش باشد.
اينها آياتى
بود كه تمام موجودات و آثار و افعال موجودات را به عبارت (هر چيز) به خدا نسبت
ميداد، آيات ديگرى هم هست كه در آن هر دو نسبت هست يعنى هم آثار و افعال موجودات
را به خود آنها نسبت ميدهد و هم به خدا، مانند آيه: ((وَ اللَّهُ
خَلَقَكُمْ، وَ ما تَعْمَلُونَ)، و خدا شما را و آنچه شما مىكنيد آفريده
است)[5]، كه
ملاحظه مىفرمائيد، هم اعمال ما را اعمال ما دانسته و هم خود ما و اعمالمان را
مخلوق خدا، و آيه: ((وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ، وَ لكِنَّ اللَّهَ
رَمى)، تو سنگريزه نينداختى وقتى مىانداختى، بلكه خدا انداخت)،[6] كه سنگريزه انداختن را هم به رسول
خدا 6 نسبت مىدهد و هم اين نسبت را از او نفى ميكند و به خدا نسبت ميدهد و
آياتى ديگر نظير اينها.
و از همين
باب است آياتى كه بطور عموم ميان دو اثبات جمع ميكند، مانند آيه: ((وَ
خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ، فَقَدَّرَهُ تَقْدِيراً)، هر چيزى را بيافريد
و آن را به نوعى تقدير كرد)[7] و آيه: ((إِنَّا
كُلَّ شَيْءٍ، خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ)- تا آنجا كه مىفرمايد- و(كُلُّ
صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ)، ما هر چيزى را به اندازه گيرى خلق كرديم ...
و هر خرد و كلانى نوشته شده است)[8] و نيز
آيه: ((قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً)، خداى تعالى
براى هر چيزى اندازهاى قرار داد)،[9] و نيز
آيه: ((وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ، وَ ما
نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ)، و هيچ چيز نيست مگر آنكه نزد ما
خزينههايش هست و ما آن را نازل نمىكنيم مگر به اندازهاى معلوم)[10] و معلوم است كه تقدير هر چيز
عبارتست از اينكه آن را محدود به حدود علل مادى و شرائط زمانى و مكانيش كنند.
و سخن كوتاه
اينكه اساس اثبات وجود اله يگانه در قرآن كريم، اثبات عليت و معلوليت در