نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 390
مراد به(الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ) كفار و مشركين عربند، كه پيرو كتابى نبودند.
خلاصه شما كه اهل كتابيد، وقتى اين حرف را بزنيد، مشركين هم از شما ياد مىگيرند و
ميگويند: مسلمانان چيزى نيستند، يا اهل كتاب چيزى نيستند.
(وَ مَنْ
أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ) الخ، از ظاهر سياق بر مىآيد كه منظور از اين
ستمكاران كفار مكهاند و جريان مربوط بقبل از هجرت است، چون اين آيات در اوائل
ورود رسول خدا 6 بمدينه نازل شده است.
(أُولئِكَ
ما كانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوها إِلَّا خائِفِينَ) اين جمله بخاطر كلمه
(كان) كه در آنست، دلالت دارد بر واقعهاى كه قبلا واقع شده بوده و قهرا با كفار
قريش و رفتار ايشان با مسلمانان تطبيق ميشود، چون در روايات مهم آمده كه كفار
نميگذاشتند مسلمانان در مسجد الحرام و در مسجدهاى ديگرى كه پيرامون كعبه براى خود
اتخاذ كرده بودند، نماز بخوانند.
[بيان
جمله(لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ)]
(وَ
لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ) الخ، مشرق و
مغرب و جنوب و شمال و هر جهت ديگر از آنجا كه بحقيقت معناى كلمه ملك خداست و ملك
حقيقى هم تبدل و انتقال نمىپذيرد و چون ملك اعتبارى ميانه ما افراد يك اجتماع
نيست، و نيز از آنجا كه ملك خدا بر ذات هر چيزى قرار مىگيرد، خودش و آثارش را
شامل ميشود، و چون ملك اعتبارى ما نيست كه تنها متعلق به اثر و منفعت هر چيز
ميشود، نه بذات آن، و نيز از آنجا كه ملك بدان جهت كه ملك است قوامى جز بمالك
ندارد، لذا خداى سبحان قائم بر تمامى جهات و محيط بان است، در نتيجه كسى كه به يكى
از اين جهات متوجه شود، بسوى خداى تعالى متوجه شده است.
خواهى گفت،
پس چرا تنها مشرق و مغرب را ذكر كرد؟ و از ساير جهات نام نبرد؟ جواب مىگوييم:
مراد بمشرق و مغرب در اينجا مشرق و مغرب حقيقى نيست تا شامل ساير جهات نشود، بلكه
مشرق و مغرب نسبى است كه تقريبا شامل دو نيم دائرهى افق ميشود، تنها دو نقطه شمال
و جنوب حقيقى باقى ميماند كه بهمان جهت فرمود: (هر جا رو كنيد)، و نفرمود: (هر جا
از مشرق و مغرب رو كنيد)، پس كانه هر جا كه انسان رو كند آنجا مشرق است و يا مغرب،
و در نتيجه جمله(لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ) بمنزله اين است كه
فرموده باشد: (للَّه الجهات جميعا، همه جهات مال خداست).
باز ممكن است
بگويى: چرا بجاى مشرق و مغرب شمال و جنوب را نام نبرد؟ در پاسخ مىگوييم: براى
اينكه ساير جهات از اين دو جهت مشخص ميشود يعنى وقتى مشرق و مغرب افق معلوم شد و
يا ساير اجرام نورانى آسمان طلوع كردند، آن وقت ساير جهات نيز معلوم مىگردد.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 390