نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 386
جاودانهاند و فزع
اكبر هم اندوهناكشان نمىكند).[1] مؤلف:
ممكن است كسى خيال كند كه اين دو آيه از باب عام و خاص است، آيه اولى بطور عموم
همه را محكوم مىداند باين كه داخل دوزخ شوند و آيه دوم اين عموم را تخصيص مىزند
و حكم آن را مخصوص كسانى ميكند كه قلم تقدير برايشان احسان ننوشته است.
لكن اين توهم
صحيح نيست براى اينكه آيه اولى حكم خود را قضاء حتمى خدا مىداند، و قضاء حتمى
قابل رفع نيست و نمىشود ابطالش كرد، حال چطور با دليل مخصص نمىشود ابطالش كرد
ولى با دليل ناسخ مىشود، انشاء اللَّه در تفسير آيه:(إِنَّ
الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ) توضيحش
خواهد آمد.
و در تفسير
عياشى از امام باقر ع روايت آورده كه فرمود: يك قسم از نسخ بداء است كه آيه:(يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ)[2] مشتمل بر آنست و نيز
داستان نجات قوم يونس از اينقرار است.
مؤلف: وجه آن
واضح است، (چون در سابق هم گفتيم كه نسخ هم در تشريعيات و احكام هست و هم در
تكوينيات و نسخ در تكوينيات همان بداء است كه امام فرمود: نجات قوم يونس يكى از
مصاديق آنست).
و در بعضى
اخبار از ائمه اهل بيت ع رسيده: كه مرگ امام قبلى و قيام امام بعدى در جاى او را
نسخ خواندهاند.
مؤلف: بيان
اينگونه اخبار گذشت و اخبار در اين باره يكى دو تا نيست، بلكه از كثرت بحد استفاضه
رسيده است.
و در تفسير
الدر المنثور است كه: عبد بن حميد و ابو داود در كتاب ناسخ و ابن جرير از قتاده
روايت كرده كه گفت: رسول خدا 6 آيه و يا سوره و يا هر چه را از سوره كه خدا
مىخواست قرائت مىكرد، بعدا برداشته مىشد، و خدا از ياد پيغمبرش مىبرد و خداى
تعالى در اين باره به پيامبرش فرمود:(ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها
نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها) الخ. قتاده سپس در معناى آيه گفته است: خدا ميفرمايد در
اين نسخ و انساء، تخفيف، رخصت، امر و نهى است.[3]
مؤلف: در تفسير الدر المنثور در معناى انساء روايات زياد ديگرى نيز آورده كه از
نظر ما همهاش دور ريختنى است براى خاطر اينكه مخالف با كتاب خداست، كه بيانش در
ذيل كلمه (ننسها) الخ گذشت.