نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 343
شما معتقديد كه در آن
عالم عذاب نميشويد مگر چند روزى.
(مِنْ
دُونِ النَّاسِ)، بر خلاف مردم، چون شما تمامى اديان به جز دين خود را باطل مىدانيد(فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ)، پس آرزوى مرگ و
رفتن بدان سراى را بكنيد، اگر راست مىگوييد، و اين خطاب نظير خطاب ((قُلْ يا
أَيُّهَا الَّذِينَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِياءُ لِلَّهِ مِنْ
دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ) بگو اى
كسانى كه يهودىگرى را شعار خود كردهايد، اگر ميپنداريد كه تنها شما اولياء
خدائيد نه مردم، پس آرزوى مرگ كنيد، اگر راست مىگوئيد)[1]
ميباشد.
و اين مؤاخذه
بلازمه امرى فطرى است، امرى كه بين الاثر است، يعنى اثرش براى همه روشن است، بطورى
كه احدى در آن كمترين شك نميكند و آن اين است كه انسان و بلكه هر موجود داراى
شعور، وقتى كه بين راحتى و تعب مختار شود، البته راحتى را اختيار ميكند، و اگر
ميان دو قسم زندگى يكى مكدر و آميخته با ناراحتىها، و ديگرى خالص و صافى، مخير
شود، بدون هيچ ترديدى عيش خالص و گوارا را اختيار مىكند، و بفرضى هم كه بدون
اختيار گرفتار زندگى پست و عيش مكدر شده باشد پيوسته آرزوى نجات از آن و رسيدن
بعيش طيب و گوارا در سر مىپروراند، و حتى يك لحظه هم از حسرت بر آن زندگى خالى
نيست، نه قلبش، و نه زبانش، بلكه همواره براى رسيدن بان سعى و عمل مىكند.
اين امر فطرى
است، حال ببينيم يهود در دعوى خود كه زندگى قرين به سعادت آخرت را خاص خود ميداند،
راست مىگويد يا دروغ، امتحانش مجانى است، و آن اين است كه اگر راست بگويند، و آن
زندگى خاص ايشان باشد، نه ساير مردم، بايد بزبان دل و زبان سر، و با اركان بدن،
همواره آرزوى رسيدن به آن را داشته باشند، و حال اينكه مىبينيم ابدا آرزوى آن را
ندارند، چون ريگ در كفش دارند، انبياى خدا را كشتهاند، بموسى كفر ورزيدهاند، و
پيمانهايى از خدا را نقض كردهاند، خدا هم كه داناى بستمكاران است.
(بِما قَدَّمَتْ
أَيْدِيهِمْ) اين جمله كنايه از عمل است، از اين جهت كه بيشتر اعمال ظاهرى انسان،
با دست انجام ميشود، و انسان بعد از انجام، آن را بهر كس كه بدردش بخورد، و يا از
او بخواهد، تقديم ميدارد، پس در اين جمله دو عنايت است اول اينكه تقديم را بدستها
نسبت داده، نه صاحبان دست، دوم اينكه هر فعلى را عمل دانسته.
و سخن كوتاه
آنكه: اعمال انسان و مخصوصا آن اعمالى كه بطور مستمر انجام ميدهد، بهترين دليل است
بر آنچه كه در دل پنهان كرده، اعمال زشت و افعال خبيث جز از باطنى خبيث