نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 21 صفحه : 68
اسلامى بیندازم. فقط به یکى دو مثال ساده و فطرى و وجدانى که سیاسیون هم مىتوانند از آن بهرهاى ببرند، بسنده مىکنم: این از بدیهیات است که ماده و جسم هر چه باشد از خود بى خبر است. یک مجسمه سنگى یا مجسمه مادى انسان، هر طرف آن از طرف دیگرش محجوب است، در صورتى که به عیان مىبینیم که انسان و حیوان از همه اطراف خود آگاه است. مىداند کجاست، در محیطش چه مىگذرد، در جهان چه غوغایى است. پس در حیوان و انسان چیز دیگرى است که فوق ماده است و از عالم ماده جدا است و با مردن ماده نمىمیرد و باقى است. انسان در فطرت خود هر کمالى را به طور مطلق مىخواهد و شما خوب مىدانید که انسان مىخواهد قدرت مطلق جهان باشد و به هیچ قدرتى که ناقص است، دل نبسته است. اگر عالم را در اختیار داشته باشد و گفته شود جهان دیگرى هم هست، قطرتاً مایل است آن جهان را هم در اختیار داشته باشد. انسان هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم دیگرى هم هست، فطرتاً مایل است آن علوم را هم بیاموزد. پس قدرت مطلق و علم مطلق باید باشد تا آدمى دل به آن ببندد. آن خداوند متعال است که همه به آن متوجهیم گرچه خود ندانیم. انسان مىخواهد به حق مطلق برسد تا فانى در خدا شود. اصولاً اشتیاق به زندگى ابدى در نهاد هر انسانى نشانه وجود جهان جاوید و مصون از مرگ است.
اگر جناب عالى میل داشته باشید در این زمینهها تحقیق کنید، مىتوانید دستور دهید که صاحبان این گونه علوم علاوه بر کتب فلاسفه غرب، در این زمینه به نوشتههاى فارابى و بوعلى سینا - رحمةالله علیهما - در حکمت مشاء مراجعه کنند تا روشن شود که قانون علیت و معلولیت که هر گونه شناختى بر آن استوار است، معقول است نه محسوس، و ادراک معانى کلى و نیز قوانین کلى که هرگونه استدلال بر آن تکیه دارد، معقول است نه محسوس، و نیز به کتابهاى سهروردى - رحمةالله علیه - در حکمت اشراق مراجعه نموده و براى جناب عالى شرح کنند که جسم و هر موجود مادى دیگر به نور صرف که منزه از حس مىباشد، نیازمند است و ادراک شهودى ذات انسان از حقیقت خویش، مبرا از پدیده حسى است. و از اساتید بزرگ بخواهید تا به حکمت متعالیه صدرالمتالهین - رضوان الله تعالى علیه و حشرهالله مع النبیین و الصالحین - مراجعه نمایند تا معلوم گردد که حقیقت علم همانا وجودى است مجرد از ماده و هر گونه اندیشه از ماده منزه است و به احکام ماده محکوم نخواهد شد.
دیگر شما را خسته نمىکنم و از کتب عرفا و بخصوص محیى الدین بن عربى نام نمىبرم که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنى چند از خبرگان تیزهوش خود را که در این گونه مسائل قویاً دست دارند، راهى قم گردانید تا پس از چند سالى با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر ز موى منازل معرفت آگاه گردند که بدون این سفر آگاهى از آن امکان ندارد.
جناب آقاى گورباچف!
اکنون بعد از ذکر این مسائل و مقدمات از شما مىخواهم درباره اسلام به صورت جدى تحقیق و تفحص کنید و این نه به خاطر نیاز اسلام و مسلمین به شما، که به جهت ارزشهاى والا و جهان
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 21 صفحه : 68