نام کتاب : حق و باطل نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 54
اگر در عالم راستی وجود نداشته باشد دروغ نمیتواند وجود داشته باشد ،
یعنی اگر در دنیا یک نفر وجود نداشته باشد که راست بگوید و همه مردم
دروغ بگویند ( پدر به پسر ، پسر به پدر ، زن به شوهر ، شوهر به زن ، رفیق
به رفیق ، شریک به شریک ) ، دروغ نمیتواند کار خود را انجام دهد ، زیرا
هیچکس باور نمیکند امروز چرا دروغ مفید است و گاه یک جائی بدرد آدم
میخورد ؟ چون در دنیا راستگو زیاد است چون از خودش و از دیگران راست
میشنود و اگر دروغ بگوید طرف مقابل خیال میکند راست است و فریب
میخورد یعنی این دروغ نیروی خود را از راستی گرفته است ، اگر راستی نبود
کسی دنبال دروغ نمیرفت چون این دروغ را راست میپندارد ، گولش را
میخورد والا اگر دروغ را دروغ بداند هیچ دنبالش نمیرود ، ظلم هم همین
است .
اگر عدلی در دنیا وجود نداشته باشد امکان ندارد ظلم وجود داشته باشد
اگر هیچکس به دیگری اعتماد نکند و همه بخواهند از یکدیگر بدزدند آن وقت
ظالم ترین اشخاص هم نمیتواند چیزی بدزدد ، زیرا او هم از وجدان ، شرف ،
اعتماد و اطمینانی که مردم به یکدیگر دارند و رعایت انصاف و برادری و
برابری را میکنند سوء استفاده میکند ، چون اینها هستند که اساس جامعه را
حفظ میکنند ، او در کنار اینها میتواند دزدیش را بکند .
اگر شما رادیوهای مختلف دنیا را گوش کنید از هیچیک از این رادیوها
نمیشنوید که اسم زورگوئی را ببرد یا بگوید ما میخواهیم ظلم کنیم یا منافع
کشورهای دیگر را بدزدیم و غارت کنیم ، بلکه همه
نام کتاب : حق و باطل نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 54