نام کتاب : توحید نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 342
- اصولا آنطور که در روایات وصف شیطان را شنیدهایم ، میگویند از ملائکه
بوده است و ملک قاعدتا اراده ندارد ، یعنی امکان اینکه گناه بکند ندارد
، به همین جهت تکامل هم ندارد . با این وجود ، چگونه برای شیطان این
امکان پیدا شد که از فرمان خدا تمرد کند و سجده بر آدم نکند ؟
استاد : اینکه فرمودید شیطان از ملائکه بود ، برخلاف نص قرآن است که
میفرماید : " « کان من الجن ففسق عن امر ربه »" [1] . من هم در
تعبیرات خودم عرض کردم در صف ملائکه بود ، نگفتم از ملائکه بود . قرآن
میگوید : " « کان من الجن »" و راجع به شیطان این تعبیر را دارد که از
آتش آفریده شده است ، در صورتی که راجع به ملائکه چنین حرفی را ندارد .
راجع به اینکه فرمودید برای ملائکه امکان کار خوب هست و امکان کار بد
نیست ، [ باید گفت ] ملائکه مختلفند ، بعضی از ملائکه ملائکه مقرب هستند
یا به اصطلاح فلسفی آنها را مجرد میدانند . البته میدانید که ما اینها را
باید از منابع نقلی بگیریم و دلیل عقلی و فلسفی ندارد ، ولی آن مقداری که
فهمیده میشود اینطور است که مثلا حضرت علی ( علیهالسلام ) میفرمایند
ملائکهای هستند که : " « سجود لا یرکعون و رکوع لا ینتصبون » " [2]
اینها از اولی که خداوند آنها را آفریده است نمیدانند که غیر از خودشان
هم مخلوقی هست یا نیست و به طوری غرق در خداوند هستند که غافلند از
ماسوای پروردگار ، ولی همه ملائکه اینطور نیستند . بعضی از ملائکه را در
اخبار و احادیث ملائکه ذمی میگویند ، موجوداتی هستند نامرئی اما شاید
خیلی به انسان شبیهاند ، یعنی تکلیف میپذیرند ، احیانا تمرد میکنند -
حقیقت اینها بر ما روشن نیست و لهذا در بعضی اخبار راجع به بعضی از
ملائکه دارد که تمرد کرد و بعد مغضوب واقع شد . پس درباره ملائکه بهطور
کلی نمیشود گفت که حسابشان آنطور حسابی است ، حتی در اخبار آمده است
که بعضی از ملائکه را از
[1] کهف / . 50
[2] نهجالبلاغه ، خطبه 1 : [ بعضی در حال سجودند ، رکوع نمیکنند و برخی
در رکوعاند ، برپا نمیایستند ] .
نام کتاب : توحید نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 342