نام کتاب : تعلیم و تربیت در اسلام نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 146
اخلاق به آن معنا که ما تعریف کردیم مطلق است ، ولی فعل اخلاقی مانعی
ندارد که بگوئیم نسبی است .
مفهوم انسان دوستی
در نظریاتی که نقل کردیم ، از جمله گفتیم برخی معیار اخلاقی بودن یک
فعل را محبت دانستهاند ، اینکه هدف غیر باشد . اینجا ما دو چیز داریم :
یکی خود اخلاق یعنی خلق و خوی و خصلت روحی انسانی که آن همین غیر دوستی و
انساندوستی و علاقمند به سرنوشت انسانها بودن است . باید بگوئیم که این
نسبی نمیشود و مطلق است . نمیشود این امر برای یک نفر نسبی باشد و برای
یک نفر دیگر مطلق . نه ، دوست داشتن انسانها و علاقمند بودن به سرنوشت
آنها که منشأ خدمت به انسانها میشود خود امری مطلق است و برای همه کس
در همه شرایط و در همه زمانها صادق است . ممکن است بگوئیم نه ، این هم
کلیت ندارد ، زیرا ممکن است یک انسان ، انسانی باشد موذی ، مثلا انسانی
جانی ، انسانی قاتل ، انسانی مفسد ، این انسان را هر مکتبی میگوید باید
با او مبارزه کرد و او را از میان برد . پس این هم کلیت ندارد .
جواب اینست که خیر ، کلیت دارد . [ انساندوستی با مبارزه با انسان
مفسد ] منافات ندارد و لازمه محبت انسانها [ مبارزه نکردن با انسان مفسد
نیست ] . اولا گفتیم انسانها نه انسان بالخصوص . اگر یک کسی برای
انسانها یعنی برای جامعه انسانیت مضر است ، علاقه و محبت به جامعه
انسانیت اینطور حکم میکند که این فرد را از بین ببریم . ثانیا آنکه
میگوید علاقه به انسان ، مقصودش انسان به عنوان
نام کتاب : تعلیم و تربیت در اسلام نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 146