نام کتاب : بیست گفتار نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 255
آنکه با دین منافی است میترساندهاند ، یکی هم طبقه تحصیل کرده و دانش
آموخته ولی پشت پا به تعهدات انسانی و اخلاقی زده . این طبقه نیز همینکه
خواستهاند عذری برای لا قیدیهای خود و کارهای خود بتراشند به علم تکیه
کرده و آن را مانع نزدیک شدن به دین بهانه کردهاند .
طبقه سومی هم همیشه بوده و هستند که از هر دو موهبت بهرهمند بودهاند و
هیچ گونه تنافی و تناقضی احساس نمی کردهاند . این طبقه سعی کردهاند که
تیرگیها و غبارهایی را که از طرف آن دو طبقه بین این دو ناموس مقدس
برخاسته فرو بنشانند .
بحث ما درباره اسلام و علم از دو جنبه ممکن است صورت بگیرد : جنبه
اجتماعی و جنبه دینی .
از جنبه اجتماعی آن طور باید بحث کنیم که آیا اسلام و علم عملا باهم
سازگارند یا سازگار نیستند ؟ آیا مردم میتوانند هم مسلمان باشند به معنی
واقعی کلمه که به اصول و مبانی اسلامی مؤمن باشند و به دستورهای دین عمل
کنند و هم عالم ؟ یا عملا باید یکی از ایندو را انتخاب کنند ؟ اگر به این
نحو بحث شود صورت مسأله این نخواهد بود که نظر اسلام درباره علم چیست و
نظر علم درباره اسلام چیست و آیا اسلام چگونه دینی است ؟ فقط بحث روی
اجتماع است که آیا میتواند در آن واحد هر دو را داشته باشد ، یا باید از
یکی از آندو چشم بپوشد ؟
جنبه دیگر این است که ببینیم نظر اسلام درباره علم چیست و نظر علم
درباره اسلام چیست ؟ که این هم دو قسمت است : یکی اینکه اسلام درباره
علم چگونه دستور داده و توصیه کرده ؟ آیا دستور داده که حتی الامکان از
علم پرهیز داشته باشید ؟ و آیا اسلام علم را
نام کتاب : بیست گفتار نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 255