responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بیست گفتار نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 173
زمانشان که برای عموم مردم وسیله فراهم نبود ، فقر عمومی زیاد بود ، در همچو اوضاعی مواسات و همدردی اقتضا می‌کرد که به کم قناعت کنند و ما بقی‌ را انفاق کنند ، بعلاوه آنها در زمان خود زعیم و پیشوا بودند ، وظیفه زعیم‌ و پیشوا که چشم همه به اوست با دیگران فرق دارد .
وقتی که علی ( ع ) در بصره بر مردی به نام علاء بن زیاد حارثی وارد شد ، او از برادرش شکایت کرد و گفت : برادرم تارک دنیا شده و جامه کهنه‌ پوشیده و زن و فرزند را یکسره ترک کرده . فرمود : حاضرش کنید . وقتی که‌ حاضر شد فرمود : چرا بر خود سخت می‌گیری و خود را زجر می‌دهی ؟ چرا بر زن‌ و بچه‌ات رحم نمی‌کنی ؟ آیا خداوند که نعمتهای پاکیزه دنیا را آفریده و حلال کرده کراهت دارد که تو از آنها استفاده کنی ؟ آیا تو این طور فکر می‌کنی که خداوند دوست نمی‌دارد بنده‌اش از نعمتش بهره ببرد ؟ عرض کرد " « هذا أنت فی خشونة ملبسک و جشوبة مأکلک » " [1] . گفت : یا أمیرالمؤمنین ! خودت هم که مثل منی ، تو هم که از جامه خوب و غذای خوب‌ پرهیز داری . فرمود : من با تو فرق دارم . من امام و پیشوای امتم ، مسؤول‌ زندگی عمومی هستم ، باید در توسعه و رفاه زندگی عمومی تا آن حدی که مقدور است سعی کنم . آن اندازه که میسر نشد و مردمی فقیر باقی ماندند بر من از آن جهت که در این مقام هستم لازم است در حد ضعیف‌ترین و فقیرترین مردم‌ زندگی کنم تا فقر و محرومیت ، فقرا را زیاد ناراحت نکند . لااقل از آلام‌ روحی آنها بکاهم ، موجب تسلی خاطر آنها گردم .


[1] نهج البلاغة ، خطبه . 200

نام کتاب : بیست گفتار نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 173
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست