نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئالیسم 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 48
علتش این است که سایر علوم روی فرضیههایی کار میکنند که با پیشرفت و
توسعه تجربه تحول پیدا میکند ولی فلسفه روی بدیهیات کار میکند و نظر
علمی ثابت نتیجه میدهد و گواه این سخن این است که در جاهایی که مقدمات
خود را از علوم میگیرد مانند فلکیات و جواهر و اعراض و بحثهای دیگر ،
او نیز مانند علوم با تحول فرضیهها متحول میشود .
نغزتر اینکه این دانشمندان همین سخن را ( ماتریالیسم دیالکتیک با تحول
علم متحول است ) به عنوان یک نظر ثابت غیر متحول ( به بنبست رسیده )
به ما میفروشند .
نکته 2
از بیانی که در رابطه فلسفه با علوم گذشت دستگیر میشود که :
.1 علوم از راه اثبات وجود موضوع بهطور کلی نیازمند به فلسفه میباشند. .2 نظر فلسفه با نظرهای سایر علوم از راه اطلاق [1] و تقیید ، عموم و
خصوص مختلف میباشد ، به این معنی که بحث مادی اثبات وجود مادی و نفی
وجود مادی میکند نه مطلق وجود ، زیرا کاوش هر علم در اطراف موضوع بحث
خویش خواهد بود پس درصورتی که موضوع وی مادی بوده باشد نفی و اثبات وی
از ماده تجاوز ننموده و حق تعرض به غیر ماده نفیا و اثباتا نخواهد داشت
به خلاف فلسفه که نظر وی اطلاق داشته و به یک موجود مخصوصی مقصور نیست .
> است که در علوم طبیعی هست و در فلسفه نیست ، رجوع شود به مقدمه
مقاله چهارم .
. 1 در حاشیه 2 و 3 توضیح داده شد که هر یک از علوم یک یا چند چیز را
به عنوان " موضوع " زمینه کاوش و فعالیت خود قرار میدهد و به کشف
خواص و آثار آن میپردازد ، و اما موضوع و زمینه فعالیت فلسفه " وجود
مطلق " است . بنابراین هر یک از علوم در یک محیط محدود سیر مینماید و
نظریات وی از حدود موضوع خودش که موجود خاصی است تجاوز نمینماید و هر
یک از علوم اگر فرضا نظر بدهند " فلان چیز هست " یعنی در محیط کار من
هست و اگر نظر بدهد " نیست " یعنی در محیط کار من نیست ، و اما
فلسفه که دارای موضوع عامی است و مطلق وجود را میدان عمل خویش قرار
داده اگر نظر بدهد " نیست " یعنی اصلا وجود ندارد .
نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئالیسم 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 48