responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 161
« کلمه حق یراد بها الباطل » [1] این حرف درستی است اما اینجور که‌ اینها قصد می‌کنند غلط است . « لا حکم الا لله » [2] حکم از ناحیه خدا باید باشد ، حرف درستی است اما اینها این حرف درست را در مورد غلط به‌ کار می‌برند : « و لکن هؤلاء یقولون : لا امره الا لله » [3] یعنی امیری‌ مردم باید با خدا باشد . اینکه نمی‌شود . « و لابد للناس من امیر بر او فاجر » [4] مردم احتیاج به امیر و حاکم دارند حالا یا خوب باشد یا بد ، یعنی در درجه اول باید خوب باشد و در درجه دوم بد بودنش از نبودنش‌ بهتر است . یعنی وجود قانون ولو قانون دینی ، مقنع و کفایت کننده از اینکه مردم حکومت داشته باشند نیست . ولهذا مسأله خلافت را ، هم ما شیعه‌ها و هم سنیها هر دو قبول داریم . حتی خوارج هم ابتدا گفتند که‌ احتیاج به خلیفه ندارند ولی بعد خودشان آمدند با یک خلیفه بیعت کردند .
پس شیعه و سنی در این جهت اتفاق دارند که دین داشتن معنایش این نیست‌ که حالا که دین داریم پس دیگر حکومت لازم نیست . هر دو می‌گویند حکومت‌ می‌خواهیم منتها در حکومت بعد از پیغمبر سنیها از یک راه رفتند ولی‌ شیعه‌ها گفتند کسی لایق است که پیغمبر او را تعیین کرده باشد .
فرض دوم اینست : حالا که ما احتیاج به حکومت داریم آیا احتیاج داریم‌ به اینکه به یک تعبیر یکعده تصمیم بگیرند و دیگران اجرا بکنند یا نه ، همان کسی که تصمیم می‌گیرد ، اجرا هم بکند ؟ استبداد معنایش اینست که‌ همان کسی که تصمیم


[1][4] نهج البلاغه ، خطبه . 40

نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 161
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست