نام کتاب : فطرت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 256
گروهی صاحبنظر ، آنها هستند که تو را میبینند و میفهمند که میبینند ، و
گروه دیگر آنهایی هستند که میبینند و خودشان نمیفهمند که دارند میبینند .
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز ورنه در مجلس رندان خبری
نیست که نیست
حاجی سبزواری صاحب کتاب منظومه ، حکیم و فیلسوف و عارف و فوق
العاده مرد متقی با حالی است و گر چه شهرتش به علمش است ولی مقام
عملش از مقام علمش بالاتر است ، شعر هم میگفته ، هم به فارسی و هم به
عربی ، البته شاعر درجه اول نیست ولی شعرهای خوب هم زیاد دارد . بعضی
شعرهایش واقعا عالی است . همین غزل حافظ را او استقبال کرده . یکی دو
تا شعر در آن هست که تقریبا همردیف شعرهای حافظ شده و خیلی هم شهرت
پیدا کرده ، میگوید :
شورش عشق تو در هیچ سری نیست که نیست منظر روی تو زیب نظری نیست
که نیست
همان حرف حافظ را با این عبارت میگوید :
نیست یک مرغ دلی کش نفکندی به قفس تیر بیداد تو تا پر به پری
نیست که نیست
نه همین از غم او سینه ما صد چاک است داغ او لاله صفت بر جگری
نیست که نیست
نام کتاب : فطرت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 256