نام کتاب : فطرت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 22
خدای متعال که دلها را آفریده است جبار [1] دلها بر اساس فطرتهای این
دلهاست . در اینجا " فطرت " جمع بسته شده است : فطرات ( فطرتها ) .
از اینجا ما یک نشانه پیدا میکنیم که آنچه که از نظر معارف اسلامی ،
فطری انسان است یک چیز نیست بلکه انسان فطریاتی دارد . ابن اثیر گفته
است : " علی فطراتها " ای علی خلقها [2] .
سخن ابن عباس
حدیث عجیبی از ابن عباس نقل میکند که من همین حدیث را قرینه میگیرم
بر اینکه لغت " فطرت " از لغاتی است که قرآن برای اول بار به کار
برده است . ابن عباس که پسر عموی پیغمبر و مردی قرشی و عالم است او
یک عجمی نبوده که بگوییم از لغت عرب ناآگاه بوده است میگوید من معنی
کلمه " فطرت " را که در قرآن آمده است آن وقتی فهمیدم که با یک
اعرابی بادیه نشین روبرو شدم که این کلمه را در موردی به کار برد . وقتی
این کلمه را در آن مورد به کار برد مفهوم آیه برای من روشن شد . میگوید :
ما کنت ادری ما فاطر السموات والارض حتی احتکم الی اعرابیان فی بئر .
لغت " فاطر " را که در قرآن آمده است درست نفهمیده بودم تا اینکه دو
نفر اعرابی [3] آمدند که درباره یک چاه آب با یکدیگر اختلاف داشتند .
یکی از آنها
[1] یعنی جبران کننده ، که مقصود ، خلاق است .
[2] نهایه ابن اثیر ، ج / 3 ص . 457
[3] " اعرابی " یعنی عرب بادیه نشین . لغت " اعراب " که در قرآن
آمده است . با آنچه که ما امروز " اعراب " میگوییم که جمع عرب
میگیریم یکی نیست . جمع عرب ، عرب است . اعراب و اعرابی معمولا به
بادیه نشینها میگویند .
نام کتاب : فطرت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 22