responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فطرت نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 21
اختراع و ابتکار بشر باز خود طبیعت است یعنی از طبیعت الگو می‌گیرد . ( در معارف اسلامی در نهج البلاغه و غیر آن روی این قضیه زیاد تکیه شده است‌ و قهرا همینطور هم است . ) [ اما ] خدا کار خودش را از یک صنع دیگری‌ تقلید نکرده ، چون هر چه هست صنع اوست و مقدم بر صنع او چیزی نیست .
پس کلمه " فطر " مساوی با ابتداء و اختراع است ، یعنی عملی که از روی چیز دیگری تقلید نشده است .
بعد می‌گوید : والفطره : الحالة منه کالجلسة والرکبة فطرت یعنی حالت‌ خاص و نوع خاصی از آفرینش ، مثل لغت " جلسة " و " رکبة " که به‌ معنی نوع خاصی نشستن و نوع خاصی ایستادن است [1] . والمعنی انه یولد علی نوع من الجبلة والطبع المتهیی لقبول الدین فلو ترک علیها لاستمر علی‌ لزومها . یعنی انسان به نوعی از جبلت و سرشت و طبیعت آفریده شده است‌ که برای پذیرش دین آمادگی دارد و اگر به حال خود و به حال طبیعی رها شود همان راه را انتخاب می‌کند مگر اینکه عوامل خارجی و قسری او را از راهش‌ منحرف کرده باشد .
بعد ابن اثیر می‌گوید در حدیث ، لغت " فطرت " مکرر آمده است . مثلا در حدیثی از پیغمبر اکرم که ابن اثیر ابتدای حدیث را نیاورده آمده است‌ : " « علی غیر فطره محمد » " یعنی " علی غیر دین محمد " یعنی در اینجا به جای کلمه " دین " خود کلمه " فطرت " آمده است . همچنین از علی ( ع ) نقل می‌کند : « و جبار القلوب علی فطراتها » [2] .


[1] اینها را من مخصوصا می‌گویم برای اینکه اگر ما بعد معنی می‌کنیم‌ بدانید که این معانی بر اساس مفهوم لغوی این کلمات است که این مفهوم‌ صحیح لغوی را لغویون بسیار معتبر از قدیم گفته‌اند .

[2] [ در نهج البلاغه شبیه این جمله آمده است : و جابل القلوب علی‌

فطراتها » ] .

نام کتاب : فطرت نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 21
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست