نام کتاب : شرح منظومه 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 9
> نیز در حد اعلی است بلکه تا اندازهای بر عکس است . زیرا ظهور هر
شیء برای ما ، بستگی دارد به قوای ادراکی ما و طرز ساختمان این قوا .
قوای حسی ما طوری ساخته شده که فقط قادر است موجودات مقید و محدود و
دارای ضد و مثل را ادراک نماید و در خود منعکس کند . حواس ما از آن
جهت رنگها و شکلها و آوازها و غیر اینها را ادراک میکند که این
موجودات محدودند . مثلا ما از آن جهت سفیدی را ادراک میکنیم که در یک
جا هست و در یک جا نیست ، در یک زمان هست و در زمان دیگر نیست .
اگر همه جا همه وقت سفید میبود ما هرگز سفیدی را نمیشناختیم و مفهومی از
سفیدی در ذهن خویش نداشتیم . ما از آن جهت به وجود نور پی میبریم که
گاهی هست و گاهی نیست ، در جایی هست و در جایی نیست . اگر سایه و
ظلمت نبود نور هم شناخته نمیشد . اگر جهان همیشه و همه جا به یک منوال
روشن بود ما هرگز متوجه وجود " نور " یعنی همان چیزی که در پرتو او همه
چیز دیگر را میبینیم نمیشدیم .
اگر خورشید بر یک حال بودی
شعاع او به یک منوال بودی
ندانستی کسی کاین پرتو اوست
نبودی هیچ فرق از مغز تا پوست
جهان ، جمله فروغ نور حق دان
حق اندر وی ز پیدایی است پنهان
چو نور حق ندارد نقل و تحویل
نیاید اندر او تغییر و تبدیل
همچنین است آوازها ، اگر همیشه یک آواز را به یک نحو میشنیدیم ،
تعرف الاشیاء باضدادها .
اکنون که این سه مقدمه معلوم شد ، میگوییم ذات حق که صرف الوجود و
فعلیت محضه است و هیچ جنبه عدم و قوه در او نیست ، از نظر ظهور برای
خود عین ظهور است . هیچ جنبه بطون و خفایی در او نیست ، و اما از نظر
ظهور برای ما چنین نیست ، همان کمال ظهورش منشأ خفا و بطون برای ماست
. چون او وجود نامحدود است و همه جا و همه وقت و با همه چیز هست و هیچ
چیزی و هیچ جایی و هیچ زمانی از او خالی نیست ، برای حواس ما و قوای
ادراکی ما که محدودند قابل ظهور نیست . کمال ظهور ذات حق و لا نهایی
وجودش ، سبب خفای از ما است . اینست معنی این جمله که میگویند : "
ذات حق از شدت ظهور در خفاست " و اینست معنی سخن حکما که میگویند :
" جهت ظهور >
نام کتاب : شرح منظومه 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 9