نام کتاب : سیری در نهج البلاغه نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 314
اینگونه کارها بر عکس نوع اول ، لازمه این فرض که عمر باقی است و وقت
زیاد است ، اینست که لزومی ندارد شتاب به خرج داده شود ، پس نتیجه
چنین فرضی تاخیر و تسویف و اهمال است . در اینجا باید فرض کرد که وقت
و فرصتی نیست . پس معلوم شد در برخی موارد لازمه فرض اینکه وقت و
فرصت زیاد است تشویق به عمل و اقدام و لازمه فرض اینکه وقت کم است
دست به کار نشدن است . و در برخی موارد دیگر درست کار بر عکس است ،
یعنی لازمه فرض اینکه فرصت و وقت زیاد است اهمال و دست به کار نشدن
است و لازمه فرض اینکه فرصت و وقتی نیست دست به کار شدن است . پس
موارد فرق میکند و در هر مورد یک گونه باید فرض کرد که به عمل و اقدام
منتهی گردد .
به اصطلاح علماء اصول ، لسان دلیل ، لسان " تنزیل " است ، لهذا هیچ
مانعی ندارد که دو " تنزیل " از دو جهت بر ضد یکدیگر بوده باشند ،
حاصل معنی حدیث این میشود که از نظر برخی کارها بگو اصل ، " بقاء حیات
و ادامه عمر " است و از نظر برخی کارها بگو اصل ، " عدم بقاء عمر و
کوتاهی آنست " .
این معانی که ذکر کردم صرفا یک توجیه بلادلیل نیست چندین روایت دیگر
وجود دارد که کاملا مفهوم این حدیث را به همین نحو که گفته شد روشن میکند
. علت اینکه این حدیث مورد اختلاف واقع شده است عدم توجه به آن
احادیث است .
نام کتاب : سیری در نهج البلاغه نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 314