responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : معاد نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 76
واقعیت ( صورت ) مرکب که از بین می‌رود از باب این است که اجزای آن‌ تغییر حالت می‌دهند ، دیگر نمی‌تواند باقی بماند .
ای انسان ، اگر بنا بود زندگی محدود باشد به همین زندگی دنیا و بعد از این زندگی ای نبود ، ما دیگر انسان نمی‌آفریدیم ، همان گیاهها و سنگها کافی بود . اگر کسی درباره سنگ فکر کند ، می‌بیند که این سنگ حشری ندارد . همه تجهیزات زندگی سنگ در حدود همین دنیاست ، بیش از این نیست .
این گیاه حشر ندارد ، چون همه تجهیزاتش برای همین است ، همین مقدار هستی می‌تواند قبول کند ، به آن همین مقدار را داده‌اند و پایانش هم همین‌ جا بوده است ( و بالاخره هر چه باشد ، هستی از نیستی بهتر است ، هستی‌ کمال است ) ، سیر تکاملی خودش را کرده و تمام شده است .
اگر انسان قیامتی نداشته باشد معنایش این است که در قدم اول خلقت‌ نابود شود در حالی که کمال او در این دنیا بروز و ظهور نکرده ، و لازم‌ می‌آید این تجهیزات ، از آن جهت که انسان دارد ، همه بیهوده باشد . همان‌ طوری که جهان دنیا توجیه کننده خلقت اعضای بدن جنین است ( زندگی دنیا توجیه می‌کند که چشم و گوش و دست و پا و . . . در رحم عبث آفریده نشد ، این توجیه کننده آن است ) ، عالم آخرت نیز توجیه کننده انسان بما هو انسان است که در او " مثال " آفریده شده است ( که اصطلاحا به آن قوه‌ خیال می‌گویند ) [1] و در او عقل آفریده شده است و در او عواطف بسیار عالی خداجویی و استعداد پیوستن به حق آفریده شده است ، این استعدادهایی‌ که اصلا مال جای دیگر است . اگر انسان اینجا تمام شود ، مثل این است که‌ تمام اینها را در اینجا لغو و عبث گذاشته‌اند .
در مورد آیه " « ا فحسبتم انما خلقناکم عبثا ». . . " که مربوط به‌ خصوص انسان است ، بهترین توضیحی که به نظر ما رسیده است همین است .
قدر مسلم این است و در این جهت تردیدی نیست که از نظر منطق قرآن اگر قیامت نباشد خلقت انسان عبث است ، یعنی این آیه در واقع انسان شناسی‌ است ، توجه دادن انسان است به انسانیت خودش ، به آن جوهرها و استعدادهای فوق العاده‌ای که همه ، بذر ابدیت در وجود اوست ، که این‌ بذرها اگر انسان در همین جا پایان بپذیرد بذرهایی است که در زمینی‌ پاشیده شده بدون اینکه هیچ وقت به حد محصول برسد .


[1] غیر از قوه تخیل است .

نام کتاب : معاد نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 76
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست