responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : معاد نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 75
یک کاری بکنی که نتیجه‌اش را در مدت سه چهار ماه بتوانی بگیری .
مثال بهتر مثال جنین است . ما می‌دانیم جنین در مدتی که در رحم است‌ اعضاء و جوارح ( چشم ، گوش ، جهاز تنفس ، دست و پا ، . . . ) برایش‌ خلق می‌شود . جنین در رحم یک زندگی گیاهی دارد ، مثل یک گیاه زندگی‌ می‌کند ولی در رحم تجهیزاتی به او داده شده است که در عالم رحم به کار نمی‌آید و ظهور و بروزی ندارد ، مثلا این چشم برای زندگی گیاهی رحم نیست .
اگر بنا باشد که همیشه دوره زندگی جنینها این باشد که وارد رحم می‌شوند و آن آخر نه ماه باید زندگی شان پایان بپذیرد ، این خلقت تناسب با این‌ زندگی ندارد ، یعنی حق دارد یک کسی بگوید این چشم برای چه آفریده شده ، این گوش برای چه آفریده شد ، این دست برای چه آفریده شد ، این ریه برای‌ چه آفریده شد ؟ او که یک بار هم با این ریه تنفس نکرد ، پس لغو است .
دست و پا و چشم و گوش و ریه و . . . این تجهیزات برای یک موجودی که‌ تمام دوره طبیعی عمرش [ نه ماه داخل رحم است ] [1] و بعد از نه ماه‌ یکمرتبه باید خشک شود و بمیرد ، عبث و لغو و باطل است .
آیا این آیات قرآن ، مثلا " « ا فحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم‌ الینا لا ترجعون »" نمی‌خواهد به ما این مطلب را بفهماند که همین طوری‌ که درباره یک جنین در رحم اگر انسان زندگی گیاهی او را ببیند و دید خودش را بر آن حصر کند و بگوید نه ماه زندگی کرد بعد برود دنبال کارش و از بین برود ، و بر روی تجهیزاتی که برای زندگی بعد دارد حساب نکند خلقت عبث است ، ای انسان تو اگر روی خودت حساب نکنی ، اگر خیال کنی‌ با همین زندگی دنیایی ، با همین بدن و چشم و . . . که در مدت 70 60 سال‌ پایان می‌یابد پایان می‌یابی ، خلقت خودت را عبث فرض کرده‌ای ، یعنی در تو تجهیزاتی هست که متناسب با این زندگی دنیا نیست ( نمی‌گوید ضد آن‌ است ) ، متناسب با یک زندگی بعد از این است و آن همان تجهیزات‌ ابدیت در انسان است ؟ انسان در ماورای این بدن مادی خودش یک حقیقت‌ بسیطی دارد که آن حقیقت بسیط چون مرکب نیست ، دیگر تجزیه نمی‌پذیرد .
اصلا نیستی جز تجزیه نیست . ما نیستی واقعی در عالم نداریم ، همه‌ نیستیهای عالم تجزیه شدن‌های مرکبات و تغییر حالت دادن‌هاست . مرکبات‌ که از بین می‌روند ، در واقع تغییر حالت می‌دهند ، یعنی آن


[1] حالا اگر یک وقت به طور اخترامی ( غیر طبیعی ) بچه‌ای سقط می‌شود ، قانون کلی نیست .

نام کتاب : معاد نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 75
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست