responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سیری در سیره ائمه اطهار نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 207
صمیمی بود ، و بعضی می‌گویند : نه ، فضل سوء نیت خطرناکی داشت .

احتمال سوم الف . جلب نظر ایرانیان

احتمال دیگر این است که ابتکار از خود مأمون بود و مأمون از اول‌ صمیمیت نداشت و به خاطر یک سیاست ملکداری این موضوع را در نظر گرفت‌ . آن سیاست چیست ؟ بعضی گفته‌اند جلب نظر ایرانیها ، چون ایرانیها عموما تمایلی به تشیع و خاندان علی ( ع ) داشتند و از اول هم که علیه‌ عباسیها قیام کردند تحت عنوان " الرضا ( یا الرضی ) من آل محمد " قیام‌ کردند و لهذا به حسب تاریخ - نه به حسب حدیث - لقب " رضا " را مأمون به حضرت رضا داد ، یعنی روزی که حضرت را به ولایتعهد نصب کرد گفت که بعد از این ایشان را به لقب " الرضا " بخوانید ، می‌خواست آن‌ خاطره ایرانیها را از حدود نود سال پیش که تحت عنوان " الرضا من آل‌ محمد " یا " الرضی من آل محمد " قیام کردند زنده کند که ببینید ! من‌ دارم خواسته هشتاد نود ساله شما را احیاء می‌کنم ، آن کسی که شما می‌خواستید من او را آوردم ، [ و با خود ] گفت فعلا ما آنها را راضی‌ می‌کنیم ، بعدها فکر حضرت رضا را می‌کنیم . و این مسأله هم هست که مأمون‌ یک جوان بیست و هشت ساله و کمتر از سی ساله است ، و حضرت رضا سنشان‌ در حدود پنجاه سال است ( و به قول شیخ صدوق و دیگران حدود چهل و هفت‌ سال ، که شاید همین حرف درست باشد ) . مأمون پیش خود می‌گوید : به حسب‌ ظاهر ، ولایتعهدی این آدم
نام کتاب : سیری در سیره ائمه اطهار نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 207
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست