responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : وهابيت بر سر دو راهى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 98

آنان در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‌كند؛ خداوند آن كس را كه دروغگو و كفران‌كننده است هرگز هدايت نمى‌كند».

ولى آنها به اين نكته قرآنى توجّه ندارند كه عيب كار مشركان اين نبود كه از صالحان شفاعت مى‌طلبيدند، بلكه مشكل كار آنها اين بوده كه براى شفاعت، آنها را «عبادت و پرستش» مى‌كردند، در برابر آنها به خاك مى‌افتادند و سجده مى‌كردند. (در مفهوم آيه فوق و جمله «ما نعبدهم» دقّت فرماييد)

ما هنگامى كه به زيارت رسول خدا صلى الله عليه و آله برويم و بگوييم از تو مى‌خواهيم در دنيا و آخرت براى ما شفاعت كنى، آيا او را پرستش كرده‌ايم؟ براى او به خاك افتاده و سجده كرده‌ايم؟

«طلب شفاعت» چه ارتباطى به «عبادت» دارد؟ هر كس اهل لغت و اهل عرف باشد مى‌داند اگر كسى نزد حضرت مسيح مى‌آمد و بچّه كور مادرزاد خود را مى‌آورد و به او مى‌گفت تو كه مى‌گويى كور مادرزاد را به اذن خدا شفا مى‌دهم‌ «وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ» خواهش مى‌كنم فرزند مرا به اذن اللَّه شفا بده، كجاى اين كار عبادت است؟! اين كارى است كه قرآن آن را مجاز شمرده است.

«عبادت» در لغت و عرف به نهايت خضوع در برابر ديگرى گفته مى‌شود مانند ركوع و سجود، امّا خواهش كردن از ديگرى هيچ ارتباطى با اين موضوع ندارد.

راغب در مفردات مى‌گويد: «العُبُودِيَّةُ إظْهارُ التَذَلُّلِ وَ الْعِبادَةُ أبْلَغُ‌

نام کتاب : وهابيت بر سر دو راهى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 98
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست