نام کتاب : وهابيت بر سر دو راهى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 113
و) بدعت در كتاب و سنّت
ششمين واژهاى كه اين دسته از وهّابيان در فهم معنى آن گرفتار اشتباه عظيمى
شدهاند، واژه «بدعت» است.
قرآن مجيد در مذمّت و نكوهش مسأله رهبانيّت در آيه 27 سوره حديد مىفرمايد: « «وَ رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوها ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ
إِلَّا ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ فَما رَعَوْها حَقَّ رِعايَتِها»؛ و رهبانيّتى را كه بدعت گذارده بودند، ما بر آنها مقرّر
نداشته بوديم ... ولى آنها حقّ آن را نيز رعايت نكردند ...».
هرگاه «استثنا» را در آيه متّصل بدانيم- آنگونه كه ظاهر آيه است- مفهوم آيه
همان است كه در بالا آمد يعنى مسيحيان نوعى رهبانيّت و ترك دنيا را ابداع كرده
بودند كه از سوى خداوند مقرّر نشده بود، در عين حال همان را هم رعايت نكردند كه
شرح آن خواهد آمد.
و اگر استثنا را منقطع بدانيم، مفهوم آيه اين است كه ما «رهبانيّت» را به آنها
دستور نداده بوديم (بلكه بدعتى بود از ناحيه آنها)، ما به آنها ابتغاء مرضاة
اللَّه (جلب خشنودى خدا) را توصيه كرده بوديم كه آن را رعايت نكردند.
به هر حال، اين آيه از اين بدعت مذمّت مىكند، بدعتى كه به گفته مورّخان، چند
قرن بعد از حضرت مسيح عليه السلام بر اثر بعضى از حوادث تاريخى كه منجر به شكست
مسيحيان شد و گروهى متوارى بيابانها و كوهها شدند و به زندگى در انزوا پناه
بردند، به وجود آمد و به
نام کتاب : وهابيت بر سر دو راهى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 113