نام کتاب : وهابيت بر سر دو راهى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 110
لَيْلًا وَ نَهاراً* فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا
فِراراً»[1]؛
پروردگارا قوم خود را شب و روز فراخواندم ولى دعاى من جز بر فرار آنها نيفزود».
بديهى است اين دعا و فراخوانى قوم، همان دعوت آنها به سوى ايمان است و اين نوع
دعا عين ايمان مىباشد و انجام آن بر پيغمبران خدا واجب بوده است.
و آنچه در مورد پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله آمده است كه خداوند
مىفرمايد:
« «ادْعُ إِلى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ
الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ»[2]؛ مردم را به راه خدا با حكمت و اندرز نيكو بخوان»، نيز از
همين قسم است.
3- دعا به معنى تقاضاى حاجت كه گاه از طريق عادى و معمولى است، مانند « «وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا»[3]؛ هنگامى كه از
«شهود» دعوت براى اداى شهادت شود، نبايد امتناع كنند».
اين فراخوانى و دعا در امور عادى است و به يقين اگر كسى آن را انجام دهد، كافر
نمىشود بلكه وظيفه را انجام داده است.
و گاه از طرق غير عادى و معجزات است كه اين بر دو قسم است:
گاه با اعتقاد استقلال غير خدا در تأثير است و گاه از شخص بزرگى مىخواهيم كه
از خدا براى ما چيزى بخواهد.