responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فيلسوف نماها نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 60

زيرا اين موضوع از موضوعاتى است كه در ميان آنها تقريباً مسلّم بوده و عقيده راسخى بدان داشته‌اند- ضمناً خالى از تفريح هم نيست:

«غول را حيوانى مى‌دانستند كه مى‌توانست به صورت‌هاى گوناگون درآيد ولى غالباً صورتى شبيه صورت انسان به خود مى‌گيرد اما در عين حال پاهاى او مانند پاهاى «بز» است!- در شب‌هاى تاريك، مخصوصاً در بيابان‌ها، بر سر راه‌ها خودنمايى مى‌كند، در ابتدا قدرى در جاده راه مى‌رود و پس از آن راه‌هاى بيراهه را پيش مى‌گيرد، عابرين به گمان اين كه او هم مثل آنان مسافر است و از جاده حقيقى مى‌رود بدنبال او حركت مى‌كنند، ولى ناگاه از نظر آنان محو مى‌شود و متحير در ميان بيابان مى‌مانند، براى دفع شر اين حيوان حيله باز و خطرناك! لازم بود وقتى او از دور مى‌بينند با صداى درشت و خشن او را مخاطب سازند و بگويند:

يا رجل عنز انهقى نهيقا!

لن نترك السبسب و الطريقا!

يعنى: اى «غول بزپا»! هر چه مى‌خواهى مانند الاغ صدا كن ما راه و جاده خود را از دست نخواهيم داد!- وقتى چنين مى‌كردند غول فرار مى‌كرد، و به كوه‌ها و دره‌ها متوارى مى‌شد! (خنده محمود و افسر شهربانى).

مورخ معروف «مسعودى» در كتاب «مروج الذهب‌» در باب عقايد عرب درباره غول نقل مى‌كند:

«آنها عقيده داشتند كه خداوند عالم پس از آنكه جن را آفريد و همسر او را از او بوجود آورد چيزى نگذشت كه همسرش از او حامله شد و سپس (31) عدد تخم گذارد!- يكى از تخم‌ها باز شد و «قطرب‌» كه حيوانى شبيه به گربه است بيرون آمد! و از تخم ديگر ابليس‌ بيرون آمد كه در درياها زندگى مى‌كند، از تخم سوم «غول‌ها» متولّد شدند كه در بيابان‌ها و نقاط خلوت و كم جمعيّت مسكن كردند. از تخم ديگر «سعالى‌» كه همان غول‌هاى ماده‌اند بيرون آمدند، و جايگاه آن‌ها حمام‌ها و مزبله‌هاست!- از تخم ديگرى «هوام‌» سر بيرون كردند، آنها بصورت مارهاى بالدارى هستند كه بر فراز هوا مسكن مى‌نمايند و همينطور ...».

اگر بخواهم تمام افكار و آداب اعراب را شرح دهم سخن به درازا مى‌كشد به علاوه شايد خسته كننده و ملامت‌آور هم بوده باشد، براى نمونه همين مقدار كافى است.

اما اين نكته را نبايد فراموش كرد كه مشركين و بت‌پرستان شبه جزيره اگر چه اكثريت اهالى آنجا را تشكيل مى‌دادند ولى در آنجا اقليتى از طايفه يهود و نصارى نيز وجود داشتند، يكى از مراكز مهم مسيحيان «نجران» كه شهرستانى است در كوهستان شمالى يمن در 10 منزلى «صنعا» و مركز مهم يهود قلعه‌هاى مستحكم «خيبر» و مدينه و حوالى آن بود.

اخلاق اجتماعى و معاشرتى اعراب نيز دست كمى از عقايد آنها نداشت، فرزندان خود را در اثر فشار زندگى با دست خود مى‌كشتند و دختران را زنده به زير خاك‌هاى تيره مى‌فرستادند و اصولًا از شنيدن نام دختر اظهار انزجار و تنفر مى‌كردند و حتى اينگونه جنايت‌هايى كه حيوانات نسبت به اطفالشان روا نمى‌دارند به آنان روا مى‌داشتند.

كار آنها در انحطاط اخلاقى به جايى رسيده بود كه بنا به نقل بعضى زنان خود را با يكديگر مبادله مى‌كردند-

نام کتاب : فيلسوف نماها نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 60
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست