responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فيلسوف نماها نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 51

براى سرزمين مكّه از حيث بدى اوضاع جغرافيايى پيدا كرد.

اهالى مكّه بيشتر ضروريات خود را از جده‌ كه بندرگاه آنجا محسوب مى‌شود، تهيه مى‌كنند- اطراف مدينه را هم مانند مكه كم و بيش بيابان‌هاى غير مزروعى فرا گرفته است، اهالى آنجا قسمت مهمى از مايحتاج خود را از بندر «ينبوع» كه مانند جده در كنار درياى احمر واقع شده است، بدست مى‌آورند، نكته قابل توجه اينجاست كه: آنچه در تاريخ عربستان نسبت به اين قسمت از شبه جزيره ديده مى‌شود اين است كه سابقه تمدن درخشانى در تمام مدت تاريخ، نداشته است تنها همان اهميّت معنوى و قداست مذهبى است كه از ديرزمانى براى آنجا مسلّم بوده و حتى در تورات نيز به آن تصريح شده است.

مؤيّد اين سخن اين كه در ميان تمام اراضى شبه جزيره، آن قسمتى كه در طول تاريخ از دستبرد اجانب محفوظ مانده ودر تحت سيطره كشورگشايان ملت‌هاى متمدن قديم قرار نگرفته است، تقريباً همين سرزمين حجاز مى‌باشد، و چنانچه بخواهيم اين مطلب را در لباس تعارف آميزى بيرون آوريم، بايد بگوييم:

آن قسمتى كه توانست استقلال خود را براى هميشه حفظ كند خطّه حجاز بود!! و به همين دليل آثار تمدن كشورهاى متمدن قديم مانند ايران و روم و يونان كه در بسيارى از نقاط شبه جزيره يافت مى‌شود در محيط حجاز ديده نمى‌شود اكنون بايد ببينيم چرا و به چه دليل حجاز تحت نفوذ ملل متمدن قديم قرار نگرفت؟

مى‌توان گفت علت حقيقى اين موضوع اين بوده است كه تسلّط بر چنين سرزمين بى‌آب و علفى كه فاقد منابع ثروت بوده، در برابر آن همه مشكلات و تلفاتى كه در اثر نامساعد بودن وضع جغرافيايى آنجا پيش‌بينى مى‌شد، به هيچ وجه قابل توجه نبود، به علاوه روح سلحشورى ساكنين اين سرزمين نيز با اين معانى سازش نداشت.

درستى و صحت اين نظريه را مى‌توان از سخنانى كه «ديودور» نقل كرده است، دريافت ... او مى‌نويسد:

«در آن زمان كه «دمتريوس» سردار بزرگ يونانى به قصد تصرف عربستان وارد «پترا» (يكى از شهرهاى قديمى حجاز) شد اعراب ساكنين آنجا به او چنين گفتند:

اى دمتريوس پادشاه! چرا با ما جنگ مى‌كنى! ما در ريگستانى به سر مى‌بريم كه فاقد كليه وسايل زندگى و محروم از تمام نعمت‌هايى است كه اهالى شهرها و قصبات از آن متمتع و بهره‌مندند. ما سكونت در چنين صحراى خشك را بدين جهت اختيار نموديم كه نمى‌خواهيم بنده كسى باشيم! بنابراين تحف و هدايايى را كه تقديم مى‌نماييم از ما قبول كن و لشكريان خود را از اينجا كوچ داده مراجعت كن و بدان كه «نبطى» از حالا به بعد دوست صميمى تو خواهد بود، و اگر مى‌خواهى اين محاصره را ادامه دهى صريحاً به تو مى‌گوييم طولى نخواهد كشيد كه دچار هزاران مشكلات خواهى شد، و هيچ وقت هم نمى‌توانى ما را مجبور سازى طرز معيشتى را كه از طفوليت به آن مأنوس و عادى شده‌ايم تغيير دهيم! و اگر فرضاً از ميان ما اشخاصى را بتوانى اسير كرده با خود ببرى آنها غلامانى خواهند بود بد انديش، و هيچ‌گاه هم نمى‌توانند طرز زندگى خود را از دست داده، و رويه ديگرى اختيار كنند!»

نام کتاب : فيلسوف نماها نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 51
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست