نباشد، اين موضوع به اندازهاى روشن است كه ممكن است شما از صحبت كردن در
اطراف آن تعجب كنيد، آيا احتمال مىدهيد اين موضوع ومانند آن روزى دستخوش تحول شود
و همه آنچه گفته باشد با هم جمع شوند؟!
***
منظور اصلى از تعميم قانون تحول
«سعيد»- اجمالًا معلوم است كه منظور
اصلى از اين فلسفه چينىها پيشرفت مقاصد حزبى است، ولى مگر تعميم قانون تحول و
حركت به تمام موضوعات، چه تأثيرى در پيشرفت اين منظور دارد كه اين همه براى آن
پافشارى مىكنند و مطالبى كه هيچ كس حاضر به پذيرفتن آن نيست اظهار مىدارند؟
«محمود»- اتفاقاً اين اصل شالوده
برنامههاى حزبى و اجتماعى آنها را تشكيل مىدهد، زيرا در رأس همه آنها «الغاى مالكيت فردى» و
بدنبال آن بر هم زدن آداب و رسوم و اصول اخلاقى و حقوقى و مذهبى و فلسفى كه حافظ و
پشتيبان «مالكيت فردى» است، قرار دارد و چنانچه اصل ثابت و مقدّس و لايتغيرى در
عالم وجود داشته باشد لابد در ميان اينهاست، لذا عملى ساختن اين برنامه بدون اصل
«تغيير و تحول عمومى» امكانپذير نيست.
بنابراين يك كمونيست حقيقى ناچار است تا آخرين نفس از آن حمايت و طرفدارى كند،
ولى پس از آنكه ديديم اين اصل با تشريك مساعى خودش! و قوانين علمى، درهم شكست و
عموميت و كليت آن معدوم گرديد بايد فاتحه كاخهايى را كه روى اين پايه بنا شده است
بخوانيم.