زيرا علوم و نتايج آنها يك سلسله تصورات و ادراكات فكرى بيش نيستند، در حقيقت
اشتباه اين آقايان مادى از اينجا پيدا شده كه فرق ميان اين دو جمله را فراموش
كردهاند كه: «كره زمين قبل از ما وجود داشته» يا «ما ادراك مىكنيم كه كره زمين
قبل از ما وجود داشته»!
باز جواب ديگرى براى همين استدلال تهيه كردهاند كه در سستى دست كمى از جواب
سابق ندارد و آن چنين است:
«استدلال بر كلى قانع كننده نيست زيرا
منتها چيزى كه او اثبات كرده اين است كه خواص اشيا مثل رنگ و طعم و بو، وجود خارجى
ندارند، بلكه مولود فكر و ذهن مىباشند ولى براى چه خود ماده وجود خارجى نداشته
باشد؟!» ...
مثل اينكه اين آقايان توجه ندارند كه اگر ما ايمان به وجود «ماده» داريم از
راه آثار و خواص آن است و گرنه حواس ما هيچ گاه مستقيماً با خود ماده تماس پيدا
نمىكند و به تعبير يكى از اساتيد بزرگ فلسفه «ما حس جوهر شناس نداريم»، بلكه وقتى
خواص اشيا مثل رنگ و طعم و بو و غير آنها را به وسيله حواس خود درك كرديم و از طرف
ديگر وجود خواص را بدون ماده غير ممكن مىدانيم، بلافاصله اين عقيده در ما بوجود
مىآيد كه: ماده در خارج موجود است.
اما اگر خواص را يك يك از دست ما گرفتند و (فرضاً) اثبات كردند كه آنها وجود
خارجى ندارند ديگر چه لزومى دارد كه ما بوجود ماده بىخواص معتقد باشيم، و با چه
وسيله مىتوان وجود چنين مادهاى را اثبات كرد؟! مثلى است مشهور «حوضى كه آب ندارد قورباغه نمىخواهد»! (خنده حضار).
باز از جمله دلايل روشنى! كه اين آقايان به پيروى يكى از فلاسفه انگلستان «استوارت ميل» براى رد عقيده
ايدهآليستها در نظر گرفتهاند اين است كه:
«ما نسبت به اعضاى خود، علم حضورى!
داريم به اين معنا كه در خودمان احساس حركت اعضاى خويش را مىنماييم با اين حال
گاه مىشود كه غفلتاً يكى از اعضاى ما در موقع عمل از كار مىايستد، لابد اين
ايستادن بايد علت داشته باشد و چون اين علت در ما وجود ندارد زيرا در اين صورت
مىبايست با علم حضورى از آن با خبر شويم پس لابد در خارج از وجود ما موجود است».
اشتباه آقاى استوارت ميل هم از اينجا ناشى شده كه او خيال كرده است يك نفر
ايدهآليست همه گونه علت خارجى را انكار مىكند با اين كه مسلماً اين طور نيست،
منظور ايده آليستها انكار وجود عالم مادى است، بعضى از آنها صريحاً اعتراف مىكند
كه روح قوىترى در خارج از وجود ما قرار دارد كه تصورات غير اختيارى ما را بوجود
مىآورد بنابراين با اين جواب هم نمىتوان آنها را محكوم كرد.