چيزى نمىگذرد كه اين خون كثيف در شبكههاى تو در توى ريه كه سطح آن بسيار
زياد است پهن شده و با هوا ارتباط مستقيم پيدا مىكند و مبادلات فورى بين آن و هوا
انجام مىگيرد، يعنى اكسيژن را گرفته و سم انيدريد كربنيك را در مقابل آن پس
مىدهد و به اين وسيله حيات و زندگى را از سر مىگيرد.
ممكن است كسانى سؤال كنند وجود دهليزها در قلب چه فايدهاى دارد مگر بطنها به
تنهايى نمىتوانند كار گردش خون را اداره كنند ... جوابش روشن است، اگر دهليزها
نبودند عمل دريافت قلب، در موقع بيرون فرستادن خون متوقف مىشد، ولى با وجود
دهليزها هر دو كار به طور دائم و منظم برقرار خواهند ماند.
قابل توجه اينجاست كه قلب در عين اينكه دائماً مشغول فعاليت و كوشش است توجه
كاملى به وضع احتياجات بدن نيز دارد، يعنى در مواقعى كه سلولهاى بدن نيازمندى
بيشترى به آب و غذا دارند (مانند موقع ورزش و حركت عضلات) سرعت عمل خود را زيادتر
مىكند در اين موقع ريهها نيز با آن همكارى كرده و عمل تصفيه را سريعتر انجام
مىدهند، با اين تشريك مساعى. از عهده جواب احتياجات سلولها بر مىآيند حتى بعضى
اوقات كه اعمال بدنى از ابتداء با شدت شروع مىشود به محض تصميم بر عمل، قلب شروع به
فعاليت كرده و انرژى لازم را قبلًا تهيه مىبيند!
مجموع اعمال چهار دستگاه قلب در كمتر از سه ثانيه انجام مىگيرد، بنابراين در
هر دقيقه بيش از 20 مرتبه تكرار مىشود و روى اين حساب در هر سال 1200 بار و
بالاخره در هر شبانه روز بيش از 28 هزار و در هر سال بالغ بر هشت ميليون و پانصد
هزار مرتبه تكرار مىگردد!!
از طرف ديگر همانطورى كه سابقاً گفتيم در هر يك دقيقه مقدار 10 ليتر خون از
قلب عبور مىكند و بنابراين در هر شبانه روز بيش از 14 هزار ليتر و در سال متجاوز
از 5 ميليون ليتر خون از آن مىگذرد!
فكر كنيد اين يك مشت گوشت چه اندازه بايد دقيق و محكم و با دوام ساخته شده
باشد كه پس از ميليونها مرتبه باز و بسته شدن و عبور ميليونها ليتر خون از آن،
كوچكترين خللى در وضع ساختمان و كار آن پيدا نشود، براى كنترل عمل قلب دو رشته
اعصاب از مركز سلسله عصبى وارد قلب مىشوند:
1- رشته «سمپاتيك» كه دنبالههاى آن به قسمت خاكسترى رنگ مغز منتهى مىگردد و عمل آن تند كردن
كار قلب و در حقيقت حكم گاز اتومبيل را دارد!
2- رشته «پاراسمپاتيك» است كه ريشههاى آن در بصل النخاع فرو مىرود، و كار آن كند كردن عمل قلب
يعنى نظير «ترمز» در اتومبيل مىباشد و به وسيله تأثير متقابل اين دو رشته عصبى
عمل قلب به صورت متعادل بيرون مىآيد.
اما عروق و رگها ... اگر جسد انسان يا
حيوانى را پس از مرگ بشكافند دو رشته لولههاى مختلف در آن ديده مىشود:
1- لولههاى زردرنگى كه قابليت ارتجاع آن زياد و معمولًا خالى و به همين علت
پيشينيان گمان مىكردند آنها محل عبور هواست ولى اگر همان لولهها را در بدن زنده
پيدا كرده و بشكافند ديده مىشود كه خون گرم