نام کتاب : شيعه پاسخ مى گويد نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 206
نزول اين آيه حتّى در جنگها و مسافرت نيز مسح بر كفشها جايز نبوده، زيرا در
صورت وجود مشكل از جهت كندن كفش، به جاى وضو تيمّم مىكردهاند، زيرا دستور تيمّم
هم به طور كلّى در ذيل همان آيه آمده است.
ثالثاً: اگر بعضى در حضر پيامبر (صلى الله عليه و آله) را ديدهاند كه مسح بر
كفش مىكند، از جهت اين بوده كه روى كفش پيامبر (صلى الله عليه و آله) شكافى داشت
كه مسح كردن از لاى آن ممكن بوده است.
مرحوم صدوق از محدّثان معروف اماميّه در اثر معروف خود «من لا يحضره الفقيه»
مىگويد: نجاشى كفشى براى پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) هديه داده بود كه
روى آن شكافى داشت. پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) در حالى كه كفش را برپا
داشت روى پاى خود را مسح فرمود. جمعى از ناظران گمان كردند آن حضرت روى كفشها مسح
كرده است. [1]
محدّث معروف بيهقى در «السنن الكبرى» يك باب تحت عنوان «باب الخف الذي مسح
عليه رسول الله (صلى الله عليه و آله)» عنوان كرده، و از بعضى از احاديث اين باب
استفاده مىشود كه كفشهاى غالب مهاجران و انصار داراى شكاف بود «و كانت كذلك خفاف
المهاجرين و الأنصار مخرقة مشققة». [2]
بنابراين بسيار محتمل است كه آنها هم روى خود پاها مسح مىكردند.