نام کتاب : شيعه پاسخ مى گويد نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 137
4- رسول خدا (صلى الله عليه و آله) آن را در غزوه تبوك تحريم فرمود.
5- در جنگ هوازن (در سرزمين اوطاس) حلال شد.
6- در حجّة الوداع در سال آخر عمر پيامبر (صلى الله عليه و آله) حلال شمرده
شد. [1]
و از همه شگفتانگيزتر كلام شافعى است كه مىگويد: «من نيافتم چيزى را كه
خداوند آن را حلال كند، سپس حرام نمايد، بازهم حلال كند و سپس حرام نمايد، مگر
«متعه» را!». [2]
هر محقّقى با مشاهده اين روايات ضدّ و نقيض به مجعول بودن آنها مطمئن مىشود و
آن را نشانه يك حركت سياسى مىداند.
بهترين راه حل
به راستى كه اين اقوال مختلف و متعارض، هر كسى را وادار به مطالعه جدّى
مىكند، مگر چه چيزى رخ داده كه در اين مسأله اين قدر روايات ضدّ و نقيض است و چرا
هر محدّث يا فقيهى راهى براى خود برگزيده است؟
چگونه مىتوان ميان اين روايات متعارض را جمع كرد؟
آيا اين همه اختلاف دليل بر آن نيست كه يك مسأله حسّاس سياسى در اينجا مطرح
بوده كه بعضى از جاعلان حديث را وادار كرده، رواياتى جعل كنند و از نام ياران و
صحابه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) سوء