responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 96

از مباهله با او بترسيد، و اگر با يارانش آمد با او مباهله كنيد؛ زيرا چيزى در بساط ندارد».

فردا كه شد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد در حالى كه دست على بن ابيطالب عليه السلام را گرفته بود و حسن و حسين عليهما السلام در پيش روى او راه مى‌رفتند، و فاطمه عليها السلام پشت سرش بود، نصارى‌ نيز بيرون آمدند در حالى كه اسقف آنها پيشاپيششان بود، هنگامى كه نگاه كرد، ديد پيامبر صلى الله عليه و آله با آن چند نفر آمدند، درباره آنها سؤال كرد، به او گفتند: «اين پسر عمو و داماد او و محبوب‌ترين خلق خدا نزد او است و اين دو پسر، فرزندان دختر او از على عليه السلام هستند و آن بانوى جوان دخترش فاطمه عليها السلام است كه عزيزترين مردم نزد او، و نزديك‌ترين افراد به قلب او است ...».

«سيّد» به اسقف گفت: «براى مباهله قدم پيش گذار».

گفت: نه، من مردى را مى‌بينم كه نسبت به مباهله با كمال جرأت اقدام مى‌كند و من مى‌ترسم راستگو باشد، و اگر راستگو باشد، به خدا يك سال بر ما نمى‌گذرد كه در تمام دنيا يك نصرانى كه آب بنوشد وجود نخواهد داشت.

اسقف به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله عرض كرد: «اى ابوالقاسم! ما با تو مباهله نمى‌كنيم، بلكه مصالحه مى‌كنيم، با ما مصالحه كن، پيامبر صلى الله عليه و آله با آنها مصالحه كرد كه دو هزار حُلَّه (يك قواره پارچه خوب لباس) كه حداقل قيمت هر حُلّه‌اى چهل درهم باشد، و عاريت دادن سى دست زره، و سى عدد نيزه، و سى رأس اسب، در صورتى كه در سرزمين يمن، توطئه‌اى براى مسلمانان رخ دهد، و پيامبر صلى الله عليه و آله ضامن اين عاريت‌ها خواهد بود، تا آن را بازگرداند، و عهد نامه‌اى در اين زمينه نوشته شد.

و در روايتى آمده است: اسقف مسيحيان به آنها گفت: «من صورت‌هائى را مى‌بينم كه اگر از خداوند تقاضا كنند: كوه‌ها را از جا بركند، چنين خواهد كرد هرگز با آنها مباهله نكنيد كه هلاك خواهيد شد، و يك نصرانى تا روز قيامت بر صفحه زمين نخواهد ماند». [1]


[1] «مجمع البيان»، ذيل آيه مورد بحث، با كمى تلخيص. اين شأن نزول با تفاوت‌هاى مختصرى در تفاسير ديگر مانند «ابوالفتوح رازى» و «تفسير كبير» و غير آن نيز آمده است، و «فخر رازى» ادعا مى‌كند: اين روايت در ميان علماى تفسير و حديث، مورد اتفاق است. «بحار الانوار»، ج 21، ص 321، 322، 342، 344، 345 و ...؛ «ارشاد شيخ مفيد»، ج 1، ص 166، 167 و 168 (كنگره شيخ مفيد، 1413 ه- ق).

نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 96
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست