responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 73

فرمود: آرى.

سپس او باغى را كه بهتر بود، به عنوان صدقه به پيامبر صلى الله عليه و آله داد، آيه فوق نازل شد، و صدقه او را دو هزار هزار برابر براى او كرد و اين است معنى: «اضْعافاً كَثِيرَةً».

«ابو الدّحداح» بازگشت و همسرش «أمُّ الدّحداح» و فرزندان را در آن باغى ديد كه صدقه قرار داده بود، به در باغ ايستاد و نخواست وارد آن شود، همسرش را صدا زده، گفت:

من اين باغ را صدقه قرار داده‌ام و دو برابرش را در بهشت خريدارى كرده‌ام و تو و فرزندان نيز با من خواهيد بود.

همسرش گفت: مبارك است آنچه را فروخته و آنچه را خريده‌اى!

پس از آن همگى از باغ خارج شدند و آن را به پيامبر صلى الله عليه و آله تسليم كرد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «چه بسيار نخله‌هائى در بهشت كه شاخه‌هايش براى ابو الدّحداح آويزان شده است».[1]

***

ا 256 لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‌ لَا انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ‌

در قبول دين، اكراهى نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنابراين، كسى كه به طاغوت (بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر) كافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيره محكمى چنگ زده است، كه گسستن براى آن نيست. و خداوند، شنوا و داناست.

شأن نزول:

اجبار در دين ممنوع است‌

مفسر معروف اسلامى «طبرسى» در «مجمع البيان» در شأن نزول آيه نقل مى‌كند:


[1] «مجمع البيان»، ذيل آيه مورد بحث؛ «مستدرك الوسائل»، ج 7، ص 262، 264 و 265؛ «تفسير ابن‌كثير»، ذيل آيه مورد بحث؛ «تفسير كبير فخر رازى»، ذيل آيه مورد بحث.

نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 73
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست