responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 463

(1) سَأَلَ سائلُ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ (2) لِّلْكفِرِينَ لَيْس لَهُ دَافِعٌ (3) مِّنَ اللَّهِ ذِى الْمَعَارِجِ‌

تقاضا كننده‌اى تقاضاى عذابى كرد كه واقع شد!

اين عذاب كافران است، و هيچ كس نمى‌تواند آن را دفع كند.

از سوى خداوند صاحب فضائل و مواهب!

شأن نزول:

درخواست عذاب الهى‌

بسيارى از مفسران و ارباب حديث، شأنِ نزولى براى اين آيات نقل كرده‌اند كه، حاصل آن چنين است:

«هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله على عليه السلام را در روزِ «غدير خم» به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت:

مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ:

«هر كس من مولى و ولى او هستم، على، مولى و ولى او است»، چيزى نگذشت كه اين مسأله در بلاد و شهرها منتشر شد. «نعمان بن حارث فهرى» خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله آمده، عرض كرد:

«تو به ما دستور دادى: شهادت به يگانگى خدا و اين كه تو فرستاده او هستى دهيم، ما هم شهادت داديم، آن گاه، دستور به جهاد، حج، روزه، نماز و زكات دادى، ما همه اينها را نيز پذيرفتيم، اما به اينها راضى نشدى تا اين كه اين جوان (اشاره به على عليه السلام است) را به جانشينى خود منصوب كردى، و گفتى:

«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ».

آيا اين سخنى است از ناحيه خودت، يا از سوى خدا؟!

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «قسم به خدائى كه معبودى جز او نيست، اين از ناحيه خدا است».

«نعمان» روى بر گرداند، در حالى كه مى‌گفت:

اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ‌

نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 463
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست