نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 259
شأن نزول:
كسانى كه از شركت در جهاد معذورند
در مورد آيه اوّل، چنين نقل شده: يكى از ياران با اخلاص پيامبر صلى الله عليه
و آله عرض كرد:
اى پيامبر خدا! من پير مردى نابينا و ناتوانم، حتى كسى كه دست مرا بگيرد و به
ميدان جهاد بياورد، ندارم، آيا اگر در جهاد شركت نكنم معذورم؟ پيامبر صلى الله
عليه و آله سكوت كرد، سپس آيه نخست نازل شد و به اين گونه افراد اجازه داد. [1]
***
از اين شأن نزول، چنين استفاده
مىشود: حتى نابينايان به خود اجازه نمىدادند، بدون اطلاع پيامبر صلى الله عليه و
آله از شركت در جهاد سر باز زنند، و با اين احتمال كه شايد، وجودشان با همين حالت
براى تشويق مجاهدان، و يا حداقل سياهى لشكر مفيد واقع شود، از پيامبر صلى الله
عليه و آله كسب تكليف مىكردند.
***
در مورد آيه دوم نيز، در روايات
مىخوانيم: هفت نفر از فقراى انصار خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله رسيده، و
تقاضا كردند وسيلهاى براى شركت در جهاد در اختيارشان گذارده شود، اما چون پيامبر
صلى الله عليه و آله وسيلهاى در اختيار نداشت، جواب منفى به آنها داد، آنها با
چشمهاى پر از اشك از خدمتش خارج شدند، و بعداً به نام «بَكَّائُون» مشهور گشتند. [2]