نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 248
(؛ خواه حق آنها باشد يا نه)!
(در حالى كه) اگر به آنچه خدا و
پيامبرش به آنان داده راضى باشند و بگويند: «خداوند براى ما كافى است! و به زودى
خدا و رسولش از فضل خود به ما مىبخشند؛ ما تنها رضاى او را مىطلبيم» (براى آنها
بهتر است)!
شأن نزول:
دشمنان سرسخت
در «تفسير درّ المنثور» از «صحيح بخارى» و «نسائى» و از گروهى ديگر چنين نقل
شده كه پيامبر صلى الله عليه و آله مشغول تقسيم اموالى (از غنائم يا مانند آن) بود
كه يكى از طايفه «بنىتميم» به نام «ذُو الْخُوَيْصِرَة» فرا رسيده صدا زد:
اى رسول خدا! عدالت كن!
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: واى بر تو اگر من عدالت نكنم، چه كسى عدالت
خواهد كرد؟!
«عمر» صدا زد: اى رسول خدا! به من
اجازه بده تا گردنش را بزنم.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: او را به حال خود واگذار! او يارانى دارد
كه شما نماز و روزه خود را در برابر نماز و روزه آنها كوچك مىشمريد، ولى با اين
حال، آنها از دين فرار مىكنند همان گونه كه تير از كمان! [1]
در اين هنگام، آيات فوق نازل شد و به اين گونه افراد اندرز داد.
از آنها كسانى هستند كه پيامبر را آزار مىدهند و مىگويند: «او آدم
خوشباورىاست»! بگو: «خوشباور بودن او به نفع شماست! (ولى بدانيد) او به خدا
ايمان دارد؛ و (تنها)
[1] «بحار الانوار»، ج 21، ص 173، و ج
22، ص 37 و 38، و ج 30، ص 579، و ج 33، ص 327، 335 و 339.
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 248