responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 244

«عباس» گفت: امتيازى به من داده شده كه احدى ندارد، و آن مسأله آب دادن به حجاج خانه خدا است.

«شيبه» گفت: من تعميركننده مسجدالحرام (و كليددار خانه كعبه) هستم.

على عليه السلام گفت: با اين كه از شما حيا مى‌كنم بايد بگويم با اين سن كم افتخارى دارم كه شما نداريد، آنها پرسيدند: كدام افتخار؟!

فرمود: من با شمشير جهاد كردم تا شما ايمان به خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله آورديد.

«عباس» خشمناك برخاست و دامن‌كشان به سراغ پيامبر صلى الله عليه و آله آمد (و به عنوان شكايت) گفت:

آيا نمى‌بينى على عليه السلام چگونه با من سخن مى‌گويد؟

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: على عليه السلام را صدا كنيد، هنگامى كه به خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله آمد، فرمود:

چرا اين گونه با عمويت (عباس) سخن گفتى؟

على عليه السلام عرض كرد: اى رسول خدا! اگر من او را ناراحت ساختم با بيان حقيقتى بوده است، در برابر گفتار حق هر كس مى‌خواهد ناراحت شود، و هر كس مى‌خواهد خشنود!

جبرئيل نازل شده، گفت: اى محمّد! پروردگارت به تو سلام مى‌فرستد، و مى‌گويد: اين آيات را بر آنها بخوان‌ (أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ ...).

«آيا سيراب كردن حجاج و عمران مسجدالحرام را هم چون ايمان به خدا و روز رستاخيز و جهاد در راه او قرار داديد؟ هرگز مساوى نيستند». [1]

همين روايت، به همين مضمون، يا با تفاوت كمى، در كتاب‌هاى فراوانى از اهل سنت نقل شده، مانند «تفسير طبرى» و «ثعلبى»، «اسباب النزول واحدى»، تفسير


[1] «مجمع البيان»، ذيل آيات مورد بحث؛ «بحار الانوار»، ج 36، ص 39؛ «شجرة الطوبى»، ج 1، ص 153؛ «نور الثقلين»، ج 2، ص 194؛ «تأويل الآيات»، ج 1، ص 200؛ «حياة امير المؤمنين عليه السلام عن لسانه»، ج 1، ص 115؛ «اسباب نزول الآيات» واحدى نيشابورى، ص 163.

نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 244
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست