آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، و نورى برايش قرار داديم كه با آن
در ميان مردم راه برود، همانند كسى است كه در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟!
اين گونه براى كافران، اعمال (زشتى) كه انجام مىدادند، تزيين شده (و زيبا جلوه
كرده) است.
و (نيز) اين گونه در هر شهر و آبادى، بزرگان گنهكارى قرار داديم؛ (و همه گونه
قدرت در اختيارشان گذارديم؛) و سرانجام كارشان اين شد كه به مكر (و فريب مردم)
پرداختند؛ ولى تنها خودشان را فريب مىدهند و نمىفهمند!
شأن نزول:
ايمان حمزه، افسر رشيد اسلام
در شأن نزول آيه اوّل چنين نقل شده است:
«ابوجهل» كه از دشمنان سرسخت اسلام و
پيامبر صلى الله عليه و آله بود، روزى سخت آن حضرت را آزار داد.
«حمزه» عموى شجاع پيامبر صلى الله
عليه و آله كه تا آن روز اسلام را نپذيرفته بود و همچنان درباره آئين او مطالعه و
انديشه مىكرد، در آن روز طبق معمول خود براى شكار به بيابان رفته بود.
هنگامى كه از بيابان بازگشت، از جريان كار «ابوجهل» و برادرزاده خويش با خبر
شده، سخت برآشفت و يكسر به سراغ «ابوجهل» رفت و چنان بر سر- يا بينى او- كوفت كه
خون جارى شد و با تمام نفوذى كه «ابوجهل» در ميان قوم و عشيره خود- و حتى در ميان
مردم «مكّه»- داشت به ملاحظه شجاعت فوقالعاده «حمزه» از نشان دادن عكسالعمل
خوددارى كرد.
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 228