نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 215
شأن نزول:
شاهد گرفتن هنگام مرگ
در «مجمع البيان» و بعضى تفاسير ديگر در شأن نزول آيات فوق چنين نقل شده:
يك نفر از مسلمانان به نام «ابن ابى ماريه» به اتفاق دو نفر از مسيحيان عرب به
نام «تميم» و «عدىّ» كه دو برادر بودند به قصد تجارت از «مدينه» خارج شدند در
اثناى راه «ابن ماريه» كه مسلمان بود بيمار شد، وصيتنامهاى نوشت، آن را در ميان
اثاث خود مخفى كرد، و اموال خويش را به دست دو همسفر نصرانى سپرد وصيت كرد كه:
آنها را به خانواده او برسانند، و از دنيا رفت.
همسفران متاع او را گشودند و چيزهاى گرانقيمت و جالب آن را برداشتند و بقيه
را به ورثه باز گرداندند، ورثه هنگامى كه متاع را گشودند، قسمتى از اموالى كه «ابن
ابى ماريه» با خود برده بود را در آن نيافتند.
ناگاه چشمان آنها به وصيتنامه افتاد، ديدند، صورت تمام اموال مسروقه در آن
ثبت است.
مطلب را با آن دو نفر مسيحى همسفر در ميان گذاشتند آنها انكار كرده گفتند:
هر چه به ما داده بود به شما تحويل دادهايم! ناچار به پيامبر صلى الله عليه و
آله شكايت كردند، آيات فوق نازل شد و حكم آن را بيان كرد. [1]
ولى از شأن نزولى كه در كتاب «كافى» آمده است چنين بر مىآيد كه: آنها نخست
انكار كردند، جريان به خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله كشيده شد، پيامبر صلى الله
عليه و آله چون دليلى بر ضد آن دو نفر وجود نداشت، آنها را وادار به سوگند كرد،
سپس آنها را تبرئه نمود.
اما چيزى نگذشت كه بعضى از اموال مورد بحث نزد آن دو نفر پيدا شد و به اين
وسيله دروغشان اثبات گرديد، جريان به عرض پيامبر صلى الله عليه و آله رسيد.
[1] «مجمع البيان»، ذيل آيه مورد بحث؛
«بحار الانوار»، ج 22، ص 31؛ «جوامع الجامع»، ج 1، ص 540؛ «جامع البيان»، ج 7، ص
157؛ «درّ المنثور»، ج 2، ص 342.
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 215