و هنگامى كه در ميان آنها باشى، و (در ميدان جنگ) براى آنها نماز برپا كنى،
بايد دستهاى از آنها با تو (به نماز) برخيزند، و سلاحهايشان را با خود برگيرند؛
و هنگامى كه سجده كردند (و نماز را به پايان رساندند)، بايد به پشت سر شما (به
ميدان نبرد) بروند، و آن دسته ديگر كه نماز نخواندهاند (و مشغول پيكار بودهاند)،
بيايند و با تو نماز بخوانند؛ آنها بايد وسايل دفاعى و سلاحهايشان را (در حال
نماز) با خود حمل كنند؛ (زيرا) كافران آرزو دارند كه شما از سلاحها و متاعهاى
خود غافل شويد و يك باره به شما هجوم آورند. و اگر از باران ناراحتيد، و يا بيمار
(و مجروح) هستيد، مانعى ندارد كه سلاحهاى خود را بر زمين بگذاريد؛ ولى وسايل
دفاعى (مانند زره و خُود) را با خود برداريد! خداوند، عذاب خوار كنندهاى براى
كافران فراهم ساخته است.
و هنگامى كه نماز را به پايان رسانديد، خدا را ياد كنيد؛ ايستاده، و نشسته، و
در حالى كه به پهلو خوابيدهايد! و هر گاه آرامش يافتيد (و حالت ترس زائل گشت)،
نماز را (به طور معمول) انجام دهيد، زيرا نماز، وظيفه ثابت و معينى براى مؤمنان
است!
شأن نزول:
نماز خوف
هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله با عدهاى از مسلمانان به عزم «مكّه»
وارد سرزمين «حديبيه» شدند و جريان به گوش قريش رسيد، «خالد بن وليد» به سرپرستى
يك گروه دويست نفرى براى جلوگيرى از پيشروى مسلمانان به سوى «مكّه» در كوههاى
نزديك «مكّه» مستقر شد، هنگام ظهر «بلال» اذان گفت و پيامبر صلى الله عليه و آله
با مسلمانان نماز
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 160