نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 158
شأن نزول:
پذيرش اقرار به اسلام
در روايات و تفاسير اسلامى شأن نزولهائى درباره آيه فوق آمده است كه كم و
بيش، با هم شباهت دارند از جمله اين كه:
پيامبر صلى الله عليه و آله بعد از بازگشت از جنگ «خيبر»، «اسامة بن زيد» را
با جمعى از مسلمانان به سوى يهوديانى كه در يكى از روستاهاى «فدك» زندگى مىكردند
فرستاد، تا آنها را به سوى اسلام و يا قبول شرائط ذمه دعوت كند.
يكى از يهوديان به نام «مرداس» كه از آمدن سپاه اسلام با خبر شده بود، اموال و
فرزندان خود را در پناه كوهى قرار داد و به استقبال مسلمانان شتافت، در حالى كه به
يگانگى خدا و نبوت پيامبر صلى الله عليه و آله گواهى مىداد.
«اسامة بن زيد» به گمان اين كه مرد
يهودى از ترس جان و براى حفظ مال اظهار اسلام مىكند و در باطن مسلمان نيست، به او
حمله كرد و او را كشت و گوسفندان او را به غنيمت گرفت، هنگامى كه خبر به پيامبر
صلى الله عليه و آله رسيد، پيامبر صلى الله عليه و آله سخت از اين جريان ناراحت
شد، فرمود: تو مسلمانى را كشتى، «اسامة» ناراحت شد، عرض كرد:
اين مرد از ترس جان و براى حفظ مالش اظهار اسلام كرد.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: تو كه از درون او آگاه نبودى، چه مىدانى؟
شايد به راستى مسلمان شده.
در اين موقع آيه فوق نازل شد و به مسلمانان هشدار داد كه: به خاطر غنائم جنگى
و مانند آن هيچ گاه سخن كسانى كه اظهار اسلام مىكنند را انكار ننمايند، بلكه هر
كس اظهار اسلام كرد، بايد سخن او را پذيرفت. [1]
***
[1] «مجمع البيان»، ذيل آيه مورد بحث؛
«بحار الانوار»، ج 19، ص 147، ج 21، ص 11، ج 22، ص 92، و ج 65، ص 234؛ «تفسير
الأصفى»، ج 1، ص 231؛ «مستدرك»، ج 16، ص 79؛ «نور الثقلين»، ج 1، ص 535.
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 158