نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 140
خود به يادگار مىگذاشت، در صورتى كه آن همسر، نامادرى فرزندان او بود،
فرزندانش، نامادرى را همانند اموال او به ارث مىبردند، به اين ترتيب كه آنها حق
داشتند با نامادرى خود ازدواج كنند و يا او را به ازدواج شخص ديگرى در آورند.
پس از اسلام، حادثهاى براى يكى از مسلمانان پيش آمد و آن اين كه: يكى از
انصار به نام «ابو قيس» از دنيا رفت، فرزندش به نامادرى خود پيشنهاد ازدواج نمود،
آن زن گفت: من تو را فرزند خود مىدانم و چنين كارى را شايسته نمىبينم. ولى با
اين حال از پيغمبر صلى الله عليه و آله كسب تكليف مىكنم، سپس موضوع را خدمت
پيامبر صلى الله عليه و آله عرض كرد، و كسب تكليف نمود، آيه فوق نازل شد و از اين
كار به شدت نهى كرد. [1]
برترىهائى را كه خداوند براى بعضى از شما بر بعضى ديگر قرار داده آرزو نكنيد!
(اين تفاوتهاى طبيعى و حقوقى، براى حفظ نظام زندگى شما است. ولى با اين حال)
مردان نصيبى از آنچه به دست مىآورند دارند، و زنان نيز نصيبى؛ (و نبايد حقوق هيچ
يك پايمال گردد) و از فضل (و رحمت و بركت) خدا، (براى رفع تنگناها) طلب كنيد!
وخداوند به هر چيز داناست.
شأن نزول:
مردان و زنان، هر كدام سهم خود را دارند
مفسّر معروف «طبرسى» در «مجمعالبيان» نقل مىكند: امّ سلمه (يكى از همسران
پيامبر) به پيامبر صلى الله عليه و آله عرض كرد: چرا مردان به جهاد مىروند و زنان
جهاد نمىكنند؟
[1] «مجمع البيان»، ذيل آيه مورد بحث؛
«تفسير على بن ابراهيم قمى»، ج 1، ص 135؛ «وسائل الشيعه»، ج 20، ص 514 و 515.
نام کتاب : شان نزول آيات قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 140