نام کتاب : سوگندهاى پر بار قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 472
به پيامبر صلى الله عليه و آله گفتند: خداوند چگونه اين استخوانى كه هر جزيى
از آن در گوشهاى پراكنده شد را دوباره تبديل به يك انسان مىكند؟ در اينجا بود كه
آيه مذكور نازل شد.
شبيه اين داستان در مورد آيه 77 به بعد سوره ياسين نيز نقل شده است.
خداوند متعال در پاسخ به اين سؤال ابتدا يك استدلال منطقى ذكر مىكند، و سپس
كسانى كه حرف منطق را نمىپذيرند و زيربار استدلال نمىروند را تهديد به عذاب
مىنمايد. توجّه كنيد:
« «أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ
قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئاً»؛ آيا اين
انسانهاى منكر معاد آفرينش نخستين خويش را فراموش كردهاند؟ مگر ما در ابتدا آنها
را از خاك نيافريديم؟ بنابراين، چه مشكلى وجود خواهد داشت اگر دوباره آنها را
ازخاك بيافرينيم؟ اگر شخصى مسير خاصّى را چندين بار رفت و آمد كند، آيا براى مرتبه
چندم طىّ آن مسير براى او مشكل و غير ممكن است، يا راحتتر و آسانتر خواهد بود؟
بنابراين همانطور كه خداوند انسان را از خاك آفريد، بلكه زمانى بود كه خاك هم
نبود و خداوند خاك را نيز خلق كرد و از آن آدم را آفريد، در جهان آخرت نيز دوباره
او را از خاك زنده بيرون مىآورد، و اين كار نسبت به مرتبه اوّل راحتتر است.
خداوند پس از بيان اين استدلال منطقى، كسانى كه زير بار آن نروند را به شكل
زير تهديد مىكند:
«فَوَرَبِّكَ
لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ
جِثِيّاً»؛ «سوگند به پروردگارت اى محمّد! همه اين
منكران معاد را همراه با شياطين زنده مىكنيم و در اطراف جهنم به حالت جثّى حاضر
مىكنيم!».
«جثياً» جمع «جاثى» [1] به كسى گفته
مىشود كه بر سر زانو ايستاده و نمىتواند روى
[1] ضمناً يكى از صورتهاى فلكى
«الجاثى على ركبتيه» نام دارد؛ و اين، نام تعداد ستارگانى است كه گرد همجمع شده،
و از زمين كه به آنها نگاه مىشود شكل انسانى است كه به زانو ايستاده است.
عجيب اينكه اين صورت فلكى كه مسلمانان آن را كشف كرده و برايش نامى عربى
انتخاب كردهاند، به همين نام در بين دانشمندان غربى شناخته شده است و اين نشان
مىدهد كه غربيها چقدر از دانش دانشمندان اسلامى بهره گرفتهاند.
نام کتاب : سوگندهاى پر بار قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 472