نتيجه اينكه
روايات مذكور و روايات ديگر، كه جهت رعايت اختصار از ذكر آنها خوددارى شد،
هيچكدام قسم به غير خداوند را جايز نمىشمرد.
از سوى ديگر،
در برخى روايات مىخوانيم كه گاه حضرات معصومين عليهم السلام به غير خدا قسم ياد
مىكردند. به عنوان مثال حضرت على عليه السلام در ده جاى نهجالبلاغه به جان خودش
سوگند ياد كرده است. مثلًا در خطبه 56 نهجالبلاغه خطاب به ياران و اصحاب بىوفايش
مىفرمايد:
«وَ لَعَمْرى لَوْ كُنَّا
نَأْتى ما أَتَيْتُمْ ما قامَ لِلدِّيْنِ عَمُودٌ وَ لا اخْضَرَّ لِلْايمانِ
عُودٌ
؛ به جانم
سوگند اگر ما در مبارزه مثل شما بوديم، هرگز پايهاى براى دين بر پا نمىشد، و
شاخهاى از درخت ايمان سبز نمىگرديد».
پيامبر اكرم صلى
الله عليه و آله نيز گاه به غير خدا سوگند مىخورد. از جمله در حديثى كه بيهقى نقل
مىكند، مىخوانيم:
«شخصى خدمت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله
رسيد، و از آن حضرت تقاضا كرد اصول معارف اسلام را برايش بيان كند. حضرت چنين كرد.
آن مرد عرب
گفت: مىروم، و به اين اصول عمل مىكنم.
پيامبر
فرمود: ...
افْلَحَ وَ
ابيهِ، انْ صَدَقَ دَخَلَ الْجَنَّةَ
؛ اگر به
آنچه گفتم عمل كند، به جان پدرش سوگند كه رستگار مىشود و داخل بهشت مىگردد».
[2]
خلاصه اينكه
آن دسته از روايات كه از سوگند به غير خداوند منع مىكند، با اين روايات كه گاه
حضرات معصومين عليهم السلام به غير خدا سوگند مىخورند، ظاهراً در تعارض هستند.
راه حل تعارض [3] چيست؟ به كدام دسته از روايات عمل كنيم؟
[3]. در ضمن از اين تعارض به يك نكته پى مىبريم
و آن اينكه با مطالعه يك حديث نمىتوان فوراً به مضمون آن فتوا داد، و حكمى را
صادر كرد. بلكه بايد تمام جوانب آن را مطالعه نمود، چنانچه احاديث متعارضى وجود
داشت، ابتدا تعارض ظاهرى آن را برطرف كرد، و پس از جمع بندى نهايى حكم شرعى آن را
صادر كرد.
نام کتاب : سوگندهاى پر بار قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 45