؛ هر قسمى به
غير ذات خداوند، از گامهاى شيطان است». [2]
3. عبدالرحمن
بن ابىعبداللَّه مىگويد:
«سَأَلْتَ اباعَبْدِاللَّهِ
عليه السلام عَنْ رَجُلِ حَلَفَ انْ يَنْحَرَ وَلَدَهُ؟ قالَ: ذلِكَ مِنْ خُطُواتِ
الشَّيْطانِ
؛ از امام
صادق عليه السلام در مورد مردى كه قسم خورد فرزندش را بكشد پرسيدم؟ امام فرمود:
اين نوع قسم از گامهاى شيطان است». [3]
در تفسير
جمله «حلف أن ينحر ولده» دو احتمال وجود دارد:
الف) آن شخص
قسم ياد كرد كه بچّهاش را سر ببرد. اين قسم چه حكمى دارد؟ آيا لازم است مطابق آن
عمل كند؟ طبق اين تفسير، روايت ربطى به بحث ما ندارد.
ب) اينكه آن
شخص مىگويد من بچّهام را به دست خود كشته باشم اگر فلان كار را كرده باشم! يعنى
براى اهميّت قسم، و تأكيد بر عدم انجام كار مورد نظر، بدين شكل در مورد فرزندش
سوگند ياد كرده است. و ظاهراً احتمال دوم صحيح باشد، در اين صورت روايت مرتبط با
بحث ما مىشود، و طبق اين روايت امام صادق عليه السلام قسم ياد كردن به غير خدا را
جايز نمىشمارد.
عدم جواز قسم
به غير خدا در منابع حديثى اهل سنّت نيز آمده است. از جمله در حديثى از پيامبر صلى
الله عليه و آله كه بيهقى در كتابش نقل كرده، مىخوانيم:
[1]. وسائل الشيعه، ج 16، ابواب الايمان، باب
30، ح 1.