نام کتاب : رسالة توضيح المسائل نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 384
عاريه
مسأله 2009. هرگاه انسان مال خود را در اختيار ديگرى
بگذارد كه از آن استفاده كند، و چيزى هم از او نگيرد، آن را «عاريه» گويند.
مسأله 2010. «عاريه» را به دو صورت مىتوان انجام داد؛
نخست اينكه براى آن صيغه فارسى يا عربى بخواند، مثلًا بگويد: «من اين مال را به
تو عاريه مىدهم» و او هم قبول كند؛ ديگر اينكه بدون خواندن صيغه، مال مورد نظر
را به قصد عاريه در اختيار ديگرى بگذارد، او هم به آن قصد بگيرد.
احكام عاريه
مسأله 2011. عاريه دادن چيز غصبى و چيزى كه مال انسان است
ولى منفعت آن به ديگرى واگذار شده، صحيح نيست، مگر اينكه صاحب حق راضى شود و اجازه
دهد.
مسأله 2012. چيزى را كه منفعتش مال انسان است، مثلًا آن را
اجاره كرده، مىتوان عاريه داد، به شرط اين كه حقّ واگذارى به ديگرى داشته باشد.
مسأله 2013. ديوانه و بچّه نابالغ نمىتوانند مال خود را
عاريه دهند، امّا اگر ولىّ اجازه دهد و اين كار به نفع آنها باشد مانعى ندارد.
مسأله 2014. هرگاه چيزى را كه به عاريت گرفته تلف شود ضامن
نيست، مگر اينكه در حفظ آن كوتاهى كرده باشد. همچنين اگر عاريهدهنده شرط ضمان
كرده باشد، يا چيزى را كه عاريه كرده طلا و نقره يا زينت آلات ساخته شده از آنها
باشد،
نام کتاب : رسالة توضيح المسائل نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 384