نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 580
حال سؤال اساسى اين است كه چه كسانى از فرمانروايان دنيوى برخوردار از مقام
تشريع هستند؟
در پاسخ مىگوييم: بر اساس آيين مسيحيّت كنونى فرمانروايانى برخوردار از چنين
مقامى هستند كه ولايت عالى داشته باشند و آن ولايت از ديگرى ناشى نشده باشد مانند
پادشاه، امير و رئيس جمهور قانونى، به خلاف فرمانده ارتش و استاندار و ساير كسانى
كه ولايتشان اصلى نيست. [1] همچنين اين مقام از آنِ كسانى است كه بالاصاله اعمال ولايت مىكنند، و اگر
اتفاقاً تحت ولايت شخص ديگرى قرار گيرد، آن والى اعلى مىتواند شرايع وى را تنقيح
يا ابطال كند و از اين قبيل است شرايع مدنى اميران تيولدار (Feodary)؛
زيرا فرمانروايى كه آن زمين را تيول وى ساخته است، مىتواند شرايع او را تنقيح يا
ابطال كند، همانطور كه پاپ مىتواند شرايع اسقف يا شوراى اقليمى يا رئيس راهبان
رسمى را تنقيح يا ابطال كند. [2]
واژهنامه
اسقف:
به وكيل و مباشر امورات خلق گفته مىشود. در عهد جديد، لفظ «شيخ» و «قسّيس» و
«شبان» نيز به همين معناست تنها تفاوت در اين است كه «اسقف» بر خود منصب نيز اطلاق
مىشود، ولى «قسّيس» يا «شيخ» يا «شبان» به شخصِ مباشرِ تكاليف مجمع يهودى گفته
مىشود. بر همين اساس «پُطرس» مسيح عليه السلام را شبان و اسقف، خطاب كرده و پُولس
حوارى، پس از ذكر صفات و خصايل اسقف، مسيح عليه السلام را نمونه اعلى و اعظم آن دانسته
است. [3]
«اسقف اعظم» به اسقفى گفته مىشود كه
بر ساير اسقفهاى يك ناحيه رياست دارد. [4]
اميران تُيُولدار:
به رئيس قوم و يا شيخ و پيشواى قوم «امير» گفته مىشد و «تُيُول» به مِلك و
زمينى گفته مىشد كه از طرف پادشاه به برخى از رجال مملكتى واگذار مىشد تا
مستمرّى خود را از آن وصول كنند و به آن شخص «تُيُولدار» مىگفتند.
«اميران تُيُولدار» به فرماندهانى
گفته مىشد كه از چنان مِلكى برخوردار بودند. [5]
بِنِديكت:
اسم عدّهاى از پاپهاست و «بنديكت 14» (1740- 1758) در رونق دادن كليساهاى
شرقى همّت گذاشت و در راه اتحاد، گام برداشت. [6]
پاپ:
پدر و رئيس روحانى پيروان مذهب كاتوليك را پاپ مىگويند كه مقرّ او در واتيكان
(رم) است [7] (و
مطابق آنچه در متن آمده به او «اسقف رُم» گفته مىشود).