نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 400
رسيدن خداوند به وسيله چيز ديگرى است و اين هم محال است، زيرا خدا نقصى ندارد
تا با چيز ديگرى آن را جبران نمايد.
ديگر اين كه: لازمه اعتقاد به هدف و غرض تسلسل است، و آن نيز محال است (زيرا
هر هدفى نياز به هدف ديگرى دارد).
دليل سوم اشاعره اين است كه: هدف جز لذّت و منفعت و دفع درد و آلام، چيز ديگرى
نيست؛ و خداوند از ابتدا توانايى بر تحصيل آن را دارد، پس فايده و نيازى به واسطه
بودن اسباب و علل نيست [1] ولى اشتباه بزرگ آنها در اين نكته است كه گمان كردهاند مصالح و مفاسد افعال
به ذات پاك خداوند بر مىگردد در حالى كه روشن است همه آنها مربوط به نيازهاى
بندگان است.
سخنان معتقدان به تعليل:
در برابر اين گروه، جمعى از دانشمندان و محقّقان اهل سنّت معتقدند كه ميان
عقلا خلافى وجود ندارد كه شرايع انبيا بر محور مصالح مردم در امور دينى و دنيوى
آنها دور مىزند. از جمله:
مفسّر معروف «قرطبى» (م 671) در تفسير خود مىگويد:
«لا خلاف بين العقلاء انّ شرايع الانبياء قصد بها مصالح الخلق الدينيّة و
الدنيويّة؛ ميان عقلاى جهان خلافى نيست كه هدف نهايى از
شرايع انبيا مصالح دينى و دنيوى بشر است». [2]
يكى ديگر از دانشمندان اهل سنّت معروف به «ابن قيّم» (م 751) در اين باره كه
قرآن و سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله مملوّ از تعليل احكام به حكمتها و مصالح
مىباشد سخن قابل توجهى دارد. مىگويد:
«اگر اين گونه موارد در حدود يكصد يا
دويست مورد بود آنها را رها مىكرديم ولى بيش از هزار مورد است!»
آنگاه اين بحث را مطرح مىكند كه تعليل و ادوات آن در قرآن و حديث به انواع
مختلف ذكر شده است:
گاه با «لام تعليل» كه صريح در علّيّت است مطرح شده، و گاه با «مفعول لأجله» كه مقصود حقيقى فعل است، و گاهى با ادات «كَىْ» و ... تا آنجا
كه مىگويد:
«قرآن از اوّل تا آخرش پر از حكمتها
و مصالح و منافع جهان تكوين و تشريع است و امكان ندارد كسى كه كمترين آگاهى بر
معانى قرآن داشته باشد اين مطلب را انكار كند». [3]
نامبرده در كتاب معروف خود «اعلام الموقّعين عن ربّ العالمين» در مبحث حجيّت
قياس براى تأييد مسأله تعليل احكام، دو عنوان ذكر كرده است:
1. «القرآن يعلّل الاحكام»: در رابطه با
اين عنوان به آيات زيادى استدلال مىكند و واژههايى را كه دلالت بر تعليل احكام
دارند نام مىبرد.