1-
كفّارى كه پيامبر صلى الله عليه و آله با آنها نبرد كرد به اين اقرار داشتند:
خداوند خالق، رازق و تدبير كننده جهان هستى است:
« «قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ
مِنَ السَّمَآءِ وَ الْأَرْضِ ... وَ مَنْ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ
اللَّهُ»؛ بگو چه كسى شما را از آسمان و زمين روزى مىدهد ... و چه كسى
امور (جهان) را تدبير مىكند به زودى (در پاسخ) مىگويند: خدا».[1]
ولى اين
اقرار و اعتراف، هرگز آنها را در زمره مسلمانان قرار نداد.
2-
آنها مىگفتند: توجّه ما به بتها و عبادت ما از آنها، تنها به خاطر طلب قرب و
شفاعت مىباشد:
« «وَيَقُولُونَ هؤُلَاءِ
شُفَعائُنَا عِنْدَ اللَّهِ»؛ و مىگويند: اينها شفيعان ما نزد
خدا هستند».[2]
3-
پيامبر صلى الله عليه و آله تمام كسانى را كه غير خدا را عبادت مىكردند، محكوم
ساخت، اعمّ از اين كه عبادت فرشتگان، انبيا و صالحين مىكردند يا آنها كه اشجار،
احجار، خورشيد و ماه را مىپرستيدند؛ و هيچ گونه تفاوتى در ميان آنها قائل نشد.
4-
مشركان زمان ما در مسير شرك از مشركان زمان جاهليّت بدترند، زيرا آنها به هنگام
آرامش، بتها را عبادت مىكردند، و در شدّت و سختى به مقتضاى آيه:
« «فَإِذَا رَكِبُواْ فِى
الْفُلْكِ دَعَوُاْ اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ ...»؛
هنگامى كه سوار بر كشتى شوند خدا را با اخلاص مىخوانند و غير او را فراموش
مىكنند».[3]
خدا را
مىخواندند، ولى مشركان زمان ما در آرامش و سختى متوسّل به غير خدا مىشوند!
[4]